جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب فلسفه اگزیستانسیالیسم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته فلسفه توسط جک_اسپارو(: با نام فلسفه اگزیستانسیالیسم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 491 بازدید, 27 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته فلسفه
نام موضوع فلسفه اگزیستانسیالیسم
نویسنده موضوع جک_اسپارو(:
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط جک_اسپارو(:
موضوع نویسنده

جک_اسپارو(:

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علوم اجتماعی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
Mar
1,405
3,482
مدال‌ها
2
مدت‌ها پیش از اینکه گابریل مارسل اصطلاح اگزیستانسیالیسم را ابداع کند مفاهیم مهم اگزیستانسیالیسم را به مخاطبان فرانسوی خود در مقالهٔ وجود و اُبژکتیویته (۱۹۲۵) و در مجلهٔ متافیزیک (۱۹۲۷) معرفی کرده بود. مارسل مبدأ به عنوان نمایشنامه‌نویس و فیلسوف فلسفهٔ خویش را حالتی از خودبیگانگی متافیزیکی قرار می‌دهد: «جستجوی انسان برای یافتن هماهنگی در زندگی گذرا». از دید مارسل هماهنگی باید از کنکاش در واکنش ثانویه که از جهان توصیفی «دیالَکتیک» دارد پدید بیاید. او با «حیرت و سرگشتگی» به آن می‌نگرد و گسترهٔ آن تنها به دانستن در مورد انسان‌ها و خداوند محدود نمی‌شود. بلکه «حضور» آنها را در نظر می‌گیرد به دست می‌آید. این حضور بیانگر چیزی فراتر از صرفاً در جایی بودن است (آنطور که ممکن است چیزی در حضور چیز دیگری باشد). در نظر وی حضور اشاره به «بی‌شمار» امکان، و اراده به قرار گرفتن در معرض دیگری است.[۳]
 
موضوع نویسنده

جک_اسپارو(:

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علوم اجتماعی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
Mar
1,405
3,482
مدال‌ها
2
پس از جنگ جهانی دوم

سارتر در سال ۱۹۳۰ به آلمان سفر کرد تا نزد ادموند هوسرل و مارتین هایدگر به مطالعهٔ پدیدارشناسی بپردازد. او در مقالهٔ اصلی خود هستی و نیستی نقدهایی بر آثار آنها نگاشت. افکار هایدگر از طریق استفادهٔ الکساندر کوژو در مجموعه سخنرانی‌های وی در پاریس در دههٔ ۱۹۳۰ حول شرح عقاید هگل، برای حلقه‌های فلسفی فرانسه به موضوعی آشنا تبدیل شده بود. سخنرانی او بسیار اثرگذار بود. در میان جمعیت نه تنها سارتر و مرلوپُنتی، بلکه رمون کنو، آندره برتون، ژرژ باتای، لوئی آلتوسر و ژاک لاکان نیز حضور داشتند. گزیده‌ای از هستی و زمان هایدگر به فرانسوی در سال ۱۹۳۸ منتشر شد و به مرور زمان مقالات وی به مجلات فلسفی فرانسوی راه پیدا کردند.
 
موضوع نویسنده

جک_اسپارو(:

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علوم اجتماعی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
Mar
1,405
3,482
مدال‌ها
2
در پی جنگ جهانی دوم، اگزیستانسیالیسم بدل به جنبش فلسفی و فرهنگی مشهور و قابل توجهی گردید. به ویژه در بین مخاطبان عامهٔ دو نویسندهٔ فرانسوی، سارتر و کامو، که مقالات تئوری آنها همچون رمان‌های پرفروش، نمایشنامه‌ها و مجلات پرطرفدارشان در بین مخاطبان جایگاه مهمی پیدا کرده بود. در همین سال‌ها کتاب هستی و زمان هایدگر در خارج از آلمان به شهرت رسید.
 
موضوع نویسنده

جک_اسپارو(:

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علوم اجتماعی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
Mar
1,405
3,482
مدال‌ها
2
سارتر در رمان تهوع (۱۹۳۸) و مجموعه داستان کوتاه دیوار (۱۹۳۹) مفاهیم اگزیستانسیالیسم را دستمایه قرار داد. او در هستی و نیستی (۱۹۴۳) اصول فلسفهٔ خویش را بیان کرد. اما دو سال بعد از آزادی پاریس از اشغال نیروهای آلمان نازی، او و هم قطاران نزدیکش (کامو، سیمون دوبوار، موریس مرلوپنتی و دیگران، به عنوان پرچم‌داران جنبش اگزیستانسیالیسم، شهرت جهانی یافتند. در مدت زمانِ بسیار کوتاهی، کامو و سارتر به‌طور خاص، به رهبران روشنفکران فرانسهٔ پس از جنگ بدل شدند و با پایان سال ۱۹۴۵ شهرتی فراگیر در بین مخاطبان به‌دست آوردند. کامو ویراستار روزنامهٔ بسیار محبوب چپ (مقاومت فرانسهٔ سابق) کُمبت بود. سارتر مجلهٔ چپ خود را با نام لُتامپ مدرن راه انداخت و دو هفته بعد سخنرانی پر سروصدایی در باب اگزیستانسیالیسم و اومانیسم در دیدارهای فشردهٔ «کلاب متنو» ایراد نمود. دوبوار در جایی می‌نویسد: «هفته‌ای نبود که روزنامه‌ها در مورد ما بحث نکنند». اگزیستانسیالیسم تبدیل به اولین پیام‌آور شوق پس از جنگ شده بود.
 
موضوع نویسنده

جک_اسپارو(:

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علوم اجتماعی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
Mar
1,405
3,482
مدال‌ها
2
تا پایان سال ۱۹۴۷ نمایشنامه‌ها و رمان‌های قدیمی کامو تجدید چاپ شده بودند. نمایشنامهٔ جدید وی، کالیگولا اجرا و رمان طاعون کامو منتشر شده بودند. دو رمان اول از سه‌گانهٔ راه آزادی سارتر و خون و دیگران دوبوار پدیدار شده بودند. آثار سارتر و کامو همچنین به زبان‌های دیگر نیز ترجمه شده بودند. اگزیستانسیالیست‌های پاریسی شهرت جهانی پیدا کرده بودند.
 
موضوع نویسنده

جک_اسپارو(:

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علوم اجتماعی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
Mar
1,405
3,482
مدال‌ها
2
مفهوم
فیلسوفان اگزیستانسیالیست، هستی انسان را به عنوان گونه‌ای متمایز از هستی دیگر هستی‌ها مورد بررسی قرار می‌دهند و با دقت به این تمایز، هستی انسان را وجود (به انگلیسی: Existence) می‌خوانند. آنها می‌کوشند نشان بدهند که چه تفاوتی میان وجود یا بودن انسان در این دنیا با سایر شکل‌های هستی یافتنی است.[۵]«هر ماهیت تازه به خودی خود ارزشمند است» گزاره‌ای است که مکتب اصالت وجود دربارهٔ تعریف مفهوم ارزش ارائه می‌دهد. به گونه‌ای که بر همین اساس در ادامهٔ عبارت فلسفی «من می‌اندیشم پس هستم» دکارت،[۶] آلبر کامو می‌گوید: «من طغیان می‌کنم پس هستم».[۷] این عبارت علاوه بر پذیرش جمله‌ای که دربارهٔ ارزش مطرح شد، معنایی هم در خود دارد. اینکه همانند گذشتگان زیستن، برابر با غیر اصیل زیستن است.[۸]
 
موضوع نویسنده

جک_اسپارو(:

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علوم اجتماعی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
Mar
1,405
3,482
مدال‌ها
2
هر انسانی که پا به عرصهٔ جهان می‌گذارد دارای ویژگی‌های ژنتیکی خاص و پیرامون منحصر به آن فرد است که در نتیجه این عوامل دارای شخصیت (آگاهی) منحصر به فرد می‌باشد، پس به خودی خود ارزشمند است. در اینجا اشاره به تقدم وجود انسان بر ماهیت او شده و در حوزه اخلاق ارزش انسان از عملکرد او جدا شده‌است. در اینجا است که ژان پل سارتر می‌نویسد: «تمامی یک انسان از تمامی انسان‌ها ساخته شده و برابر همهٔ آنها ارزش دارد و ارزش هر یک از آن همه با او برابر است.»[۹] و اکنون باید پاسخ این پرسش هم داده شود که در حالی که یک گربه هم وقتی به دنیا می‌آید منحصربه‌فرد است.
 
موضوع نویسنده

جک_اسپارو(:

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار علوم اجتماعی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
ناظر تایید
فعال انجمن
Mar
1,405
3,482
مدال‌ها
2
پس چرا اصالت وجود گربه را مورد اهمیت قرار نمی‌دهیم؟ در پاسخ به این پرسش یک بار باید به پروژهٔ دکارتی و بار دیگر به روانکاوی وجودی فرانتس برنتانو رجوع کنیم. دکارت بر این باور بود که توانایی انسان در گزینش به دلایل مختلف به معنای آفرینندگی انسان است. این آفرینش یعنی پدیدآوردن یا پی بردن به چیزی تازه که دارای ارزش والایی است.[۱۰] از سوی دیگر برنتانو در روانکاوی وجودی به این نتیجه می‌رسد که آگاهی گربه همیشه از ابژه‌های بیرونی است. ولی انسان علاوه بر ابژه‌های بیرونی بر خود نیز آگاه است که این آگاهی باعث تمایز او از سایر موجودات می‌شود.[۱۱]
 
بالا پایین