Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,983
- مدالها
- 3
دفتر نقاشی امید پر بود از نقاشی. او می توانست خیلی چیزها بکشد، اما فقط یک ماجرا را نقاشی می کرد. او همیشه صحنه ای از جنگ می کشید. توی نقاشی او سربازها، تفنگ های بزرگی داشتند. تانک های بزرگی می کشید که در حال پیشروی بودند و هواپیماهایی که بمب می ریختند. نقاشی امید پر از دود و آتش بود و پر از سربازهایی که کشته شده بودند.