Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,533
- 22,017
- مدالها
- 3
مردی، کنار جویباری نشسته بود که ناگهان بچه موشی از چنگال پرنده ای به زمین افتاد. مرد دلش به رحم آمد و بچه موش را برداشت تا به خانه ببرد. در دلش آرزو کرد که موش به دختر کی تبدیل شود و همان طور هم شد. پس دخترک را به خانه برد تا مثل بچه اش از او مراقبت کند.