جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دیالوگ نویسی [قلب خاک خورده] اثر «مبینا عباسی کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دیالوگ نویسی توسط مبینای شهر قصه ها با نام [قلب خاک خورده] اثر «مبینا عباسی کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,955 بازدید, 46 پاسخ و 22 بار واکنش داشته است
نام دسته دیالوگ نویسی
نام موضوع [قلب خاک خورده] اثر «مبینا عباسی کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع مبینای شهر قصه ها
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط مبینای شهر قصه ها
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
نام نویسندگان

مبینا عباسی @mobinaaaaaa


@ma1387( مهسا)

+درد چیه؟
_ خوب درد درده دیگه!
+ نه دیگه، هر دردی درد نیست!
_ پس چیه؟
+ گاهی دردها درمون نداره میشه درد بی درمون!

78556655842_ffd26ef5cc9cc2111be3ab94d654d71a.jpg
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
+ چرا اون صندوقچه قدیمی را نگه داشتی؟

_ چون زیباست!

+ زیباست؟ یک صندوقچه قدیمی؟

_ آره می دونی چرا؟

+نه...

_ چون تنها چیزی که برای انسان می ماند فقط خاطره ها است هیچ چیزی ابدی تر از خاطره نیست!
 
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
+ ستاره ها به نظرت چند تا هستند تو آسمون؟
_ نمیدونم.... مگه مهمه؟
+ آره! همین چیزهای کوچکی که برای تو مهم نیست، ولی برای من مهمه!
_ که چی حالا؟
+ خواستم بهت بگم تو فقط خوشی های زندگیتو فراموش نکردی! تو دنیاتو فراموش کردی...
 
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
+چرا دیگه بارون نمیباره؟
-شاید دل آسمونم گرفته!؟
+چه حرف خنده داری!!
-خوب وقتی روی زمین دل آدما اینقدر از بغض و خفگی پر شده دیگه چرا بارون بباره تا غم آدما بیشتر بشه؟
+حاجی! واقعا که شکمت سیره! ملت از تشنگی دارند می میرند تو میگی بارون نیاد!
-شاید اینجوری بهتر باشه!!
+آره همینجوری یک عمر مارو گول زدند!
 
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
+ بعد از مرگ آدم ها کجا میرن؟
_ هیچکس نمیدونه!
+ پس چرا میگن بهشتی هست با جهنمی؟
_ تو با چشمای خودت دیدی؟
+ نه... ولی برام تعریف کردند که چه شکلیه اونجا!
_ ببین بچه جون! تا با چشمای خودت ندیدی باور نکن! تازه بازهم به چشمانت باید یک درصد شک کنی!!
+ وااای تو چقدر شکاکی؟
_ این انتخاب من نبود!!
 
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
+ خیلی دوسش داشتی؟
_ بیخیال دیگه رفته...
+ نمیخوای چیزی بگی؟
_ مگه فایده ای داره؟ اونی که رفته دیگه میلی به برگشت نداره، شکن نکن!!
 
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
+ تو که گفتی تا تهش میمونی؟
_ حالا نظرم برگشته!
+ چه جالب! آدما زود فراموش میکنند؟
_ چی؟
+ آدما زود فراموش میکنند دیگه! که روزی همینی که میگه میخوام ترکت کنم و خسته شدم ازت.... قول هایی داده بود که هیچ پادشاهی به ملکه اش نمیده!!
_ شرایط ها عوض میشه..
+ نه، شرایط عوض نمیشه! آدما هوس های دیگری میکنند...
_ اینطوری نیست!!
+ شرایط تو میدونی چیه؟ که بری دنبال یک آدم جدید.. آدمی که مثله من سرتا پای تورو با مهربونی پر نکنه، البته حق داری! خوبی زیاد کار دست آدم میده...
_ تو دیگه مثل قبل نیستی!
+ آدمی که بخواد بره صدتا بهونه میاره.. ولی اونی که بخواد بمونه فقط یک دلیل میاره برای موندن!
 
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
+ قهوه خوبی درست کردی عزیزم!
(نیش خندی میزند!)
_ مگه فقط خانما استاد قهوه درست کردن هستند؟
+ چه ربطی داشت الان؟ میخوای دعوا راه بندازی..
_ نه... مگه اینکه تو دنبال بهونه بگردی برای رفتن!
(اعصبانی بلند میشود از جایش)
+ آره... حرف اصلی من هم همینه!
_ میدونم....
+ میخوام برم....
_ راه باز! جاده دراز...انگاری هوای یکی دیگه به سر داری...برو عزیزم.. برو که اصرار های من بی فایده ترین اصرار دنیاست!
 
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
+ چقدر ستاره ها از ما دور هستند ولی بازهم دلمون میخواد نگاهشون کنیم!
_ همیشه دوری ها باعث میشه بیشتر بهشون نگاه کنیم...
+ یعنی چی؟
_ هرچقدر دور تر بشی!! انگار دل تنگی ها بیشتر میشه و فقط آدم دلش میخواد به اونی که دوره ساعت ها نگاه کنه... حتی از دور..
 
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,475
37,996
مدال‌ها
5
+ بیا بریم یک جای دور...
( خیره به چشمان او شد)
_ مثلا کجا؟
+ نمیدونم!! هرجایی غیر از اینجا!
_ مثلا تو آغوشت؟
( با خنده های بلند)
+ نخیر!! منظورم دور تر از این جهان!
_ خوب آغوش تو دورترین نقطه ی این جهان برای من...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین