جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده [قلب سنگی]‌ اثر «زری کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب توسط itszari. با نام [قلب سنگی]‌ اثر «زری کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 744 بازدید, 20 پاسخ و 16 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب
نام موضوع [قلب سنگی]‌ اثر «زری کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع itszari.
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط itszari.
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,286
مدال‌ها
7
Negar_1711837943765.png
نام اشعار: قلب سنگی
نام شاعر: زری
ژانر: تراژدی
قالب: سپید
ویراستار: @سپید
کپیست: @الههِ ماه؛
مقدمه: سایه به سایه دنبالت آمدم
من هم به دوری‌ها و فاصله‌ها عادت کرده‌ام
در و دیوار این کاشانه می‌ریزد روی سرم
خاطر‌ه‌های شیرین لبخندی روی لبانم می‌آورد
و خاطرات‌های تلخ تا ابد یادم می‌ماند
یکی‌یکی آجرهای آوار شده را
با خاطرات‌‌مان می‌چینم
و تا ابد، تصویر تو را
در آیینه‌ی آن خانه می‌بینم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,247
مدال‌ها
9
Negar_۲۰۲۲۰۸۲۸_۱۴۱۷۵۱ (2).png
با سلام.
شاعر عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمان بوک برای منتشر کردن آثارتان خود؛ خواهشمندیم قبل از منتشر اشعار خود، قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید.
قوانین اشعار در حال تایپ

پس از ارسال پانزده پست می‌توانید درخواست جلد برای اشعار خود دهید:
تاپیک درخواست جلد اشعار

پس از گذشت پانزده پست می‌توانید درخواست تعیین سطح برای اشعارتان بدهید:
تاپیک درخواست تگ شعر

اگر سوالی درباره تایپ اشعار دارید در تاپیک زیر اعلام کنید:
تاپیک جامع پرسش و پاسخ اشعار

اگر اشعارتان به پایان رسید در این تاپیک اعلام کنید:
اعلام پایان اشعار

شاعران دقت کنند در صورتی که دو ماه تاپیکشان آپدیت نشود تاپیک بسته میشود.
●با آرزوی موفقیت شما

[مدیریت تالار شعر]​
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,286
مدال‌ها
7
قلب سنگی‌ام گم شده است
قطره‌ای اشکِ گرم از گوشه‌ی چشمم می‌چکد
در لا‌به‌لای انگشتانِ شب‌رنگِ دنیا می‌روم
تا در سیاهی و ظلمات شب در یک گورِ بی‌نشان
روی قلب سنگی‌ام خروارها خاک بریزم
می‌خواهم آزاد شوم می‌خواهم آرام شوم
و از این جهنم که نامش را زندگی گذاشته‌اند
فارغ شوم!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,286
مدال‌ها
7
بی‌خبری از دردهایی که
در قلبِ سنگی‌ام ریشه می‌دواند
من دانم، اما تو ندانی
درد این قلبِ بی‌مروتم از چه چیزی است!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,286
مدال‌ها
7
آه، قلب سنگی‌ام تو را چه بی‌بهانه می‌خواهد
و دستانم چه عاشقانه در پی تو می‌گردد
و لب‌هایم چه شاعرانه برای تو آواز می‌خواند
و چشمانم چه نابغانه به عشق تو سیل شدند.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,286
مدال‌ها
7
لبخند سرخی بر روی گونه‌ام چکید
و اشکی سرد، گونه‌هایم را گلگون کرد
غبار غمی بی‌پایان
بر روی قلب سنگی و سیاه‌ام
همچو پرنده‌ای‌، لانه ساخته است
که گویی، قصد کوچ هم ندارد
 
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,286
مدال‌ها
7
کسی دیگر درِ این قلب سیاه
و قلبی که پر از غم است را نمی‌کوبد
و من در خلوت‌گاه خود
همچو پروانه‌ای، پابه‌پای شمع می‌سوزم
اینک چیزی از من باقی نمی‌ماند
و من گوشه‌ترین جای خانه
تنها و گریان و نالان،
به دنبال اندکی سکوت
به دنبال اندکی آرامش
و به دنبال اندکی صبر
ولیکن کسی حال مرا نمی‌پرسد!
و اینک دریای پر از اشکم
که به دنبال یک خنده می‌گردم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,286
مدال‌ها
7
چهار فصل جهان که آغاز می‌شود
گویی دیگر
نمی‌توانم روی شانه‌های مردانه‌ات آواز خوانم
و زمانی که برگ‌های درختان، زمین را فرش می‌کنند
درخت تنومند اما خشکیده، در انتظار یک قطره باران است
اما من در انتظار تو!
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,286
مدال‌ها
7
درخت سخت غمگین است
زیرا پرنده‌ای زیبا از آن‌جا
به جای دیگری کوچ می‌کند
دیگر آسمان برایش چندان زیبا نیست.
سرش به روی زمین افتاده است
زیرا از آسمان و از خود دلگیر است
این درخت از همان روزی که پرنده کوچ کرد
و پرهایش را بر زیر درخت جا گذاشت
درخت خشکیده شد و کمرش شکست
دیگر نه آبی نه تیشه‌ای، بر او اثر نگذاشت
او هزاران پرنده در سیل اشک‌هایش غرق شدند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,286
مدال‌ها
7
از پنجره‌ی نگاه زیبایت
به دنیا و آسمان سر به فلک کشیده‌اش
همچنان زل می‌زنم
پرده را کنار می‌زنم زیرا
دنیا به چشم من
ظاهرش زیباست اما درونش نه
ظاهرش خندان است درونش گریان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین