جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

رها شده [مجرم آرتیست] اثر «Solitude کاربران انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب توسط DELVIN با نام [مجرم آرتیست] اثر «Solitude کاربران انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 335 بازدید, 4 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب
نام موضوع [مجرم آرتیست] اثر «Solitude کاربران انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آریانا
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,758
32,214
مدال‌ها
10

نام رمان: مجرم آرتیست
نویسندگان: هستی جباری، درسا پارسیان «Solitude»
ژانر: جنایی، عاشقانه
خلاصه:
نقشِ سیاه جرم روی نقاشیِ چهره‌ی سفید کاغذ سرنوشت ما افتاده است.
این سیاه قلمی که در دست داری به باد می‌دهد آرزوهایمان را!
بگذار تا جان تازه‌ای بگیرد روح سفید یار، روح سیاهِ چهره‌ات را پاک کن و نقاب بردار.
رنگ‌هایت را از قفسه‌های تنگ آزاد کن و با سفید روی تمام سیاهی‌ها را خط بکش... .
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,758
32,214
مدال‌ها
10
negar_۲۰۲۲۰۸۲۷_۲۲۰۴۳۴_ogx (14).png

"باسمه تعالی"


نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمان بوک برای منتشر کردن رمان خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود، قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید.

قوانین تایپ رمان

و برای پرسش سوالات و رفع اشکالات خود در رابطه با رمان، به لینک زیر مراجعه کنید.
پرسش و پاسخ تایپ رمان

قبل از ارسال پارت تاپیک آموزشی درست نویسی را با دقت مطالعه کنید.
درست نویسی- مطالعه این آموزشات اجباری است.
مدیران در صورتی که متوجه اشکالات شما در درست نویسی شوند برای شما ناظر تعیین می‌کنند.

شما می‌توانید با ارسال دو پارت ابتدایی اثر تاپیک نقد کاربران را ایجاد کنید.
پس از ارسال پست اول، از کاربران بخواهید تا نظرات خود را در قالب نقد درباره هر جز از رمان بازگو کنند.
«درخواست نقد توسط کاربران»

دوستان عزیز برای سفارش جلد رمان خود بعد ۱۵ پست در تاپیک زیر درخواست دهید.

درخواست جلد

چنان‌چه قصد دارید اثرتان را با تیزر تبلیغ کنید، درخواست تهیه کلیپ توسط تیم تدوین دهید.
«درخواست تیزر»

پس از 30 پارت در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید.

درخواست نقد شورا

می‌توانید پس از ویرایش اثر خود با توجه به نقد، به تاپیک زیر مراجعه کنید و بعد از خواندن شرایط و با داشتن شرایط، درخواست تگ دهید.
درخواست تگ

و پس پایان یافتن رمان، در تاپیک زیر با توجه به قوانین اعلام نمایید. حتماً تمامی پارت‌ها باید تایید ناظر را دارا باشند.
اعلام پایان رمان



با تشکر از همراهی شما
|کادر مدیریت بخش کتاب|
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: EMMA-

DELVAN.

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
4,117
24,755
مدال‌ها
6
مقدمه:
میان رنگ‌ها گم شده‌ای در آسمانِ خاکستری تنهایی و تو را نمی‌بینم!
آمده‌ای... رنگ‌های زندگی پررنگ شدند و آسمانِ عشق رنگ آبی به خود گرفته.
سطل‌های رنگ خالی شده و من با تو؛ نقاشی کشیدن را آموختم!
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,758
32,214
مدال‌ها
10
لبخند زد و حرکات قلم را روی بوم سپید نقاشی نمایان ساخت. نقاشی‌هایی به ظاهر ساده ولیکن... !
اشکالی که طرح زد، مردی را نشان می‌داد که با صورتی بشاش زنی که رخساری غم زده و دو بال شکسته و آکنده به خون داشت را در آغوش کشیده بود.
نیشخندی زد و دست در جیب پالتوی مخملیش، خیره به ایفل به آوای ویالونی که رقاصه‌ی خیابانی را به رقص وادار نموده است گوش سپرد.
دستی بر روی شانه‌اش نشست و صدای بم مرد؛ نیشخندش را پررنگ‌تر ساخت.
- انجام دادی؟
به بومش که گه‌گاه بچه‌های خردسال و بزرگ‌تران از دنیا غافل نیم نگاه خریدانه‌ای به آن می‌انداختند چشم دوخت:
- انتظار چی رو داری؟ که قاتل جانی بشم که تو می‌خوای؟
حرفش خنده‌دار بود دگر... خنده‌دار!
مرد با رگه‌های هویدای خنده در چشمان و مولودی کلامش لب گشود:
- بی‌خیال مرد! تو همین الانش هم کم قتل نکردی.
سپس بی‌توجه به تیله‌های درشتِ متفکر مرد چشمکی نثار او کرد.
دروغ که بر زبان جاری نساخته بود! آن مرد همین حالا نیز قاتلی پنهان شده پشت رنگ‌ها به حساب می‌آمد.
- حالا بگو؛ می‌کشی یا... .
ابروانش را بالا پراند و پوزخندی صدا داری زد، خوب می‌دانست که مرد نقاش منظورش را از یا فهمیده و... چه‌قدر دلش خواهان این بود که مردک گزینه‌ی دوم را انتخاب کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
«نویسنده تایپ این اثر را موکول کرده»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.
[..کادر مدیریت بخش کتاب..]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین