معرفی کتاب مزرعه حیوانات

[ALVIN]

این احتمال قوی‌تر است که [بتواند] بدون فدا کردن صداقت هنری و فکری [خویش]، دست به عمل سیاسی بزند». او معتقد بود: «هیچ کتابی به‌راستی فارغ از جهت‌گیری‌های سیاسی نوشته نمی‌شود. خود این عقیده که هنر نباید کاری به کار سیاست داشته باشد، موضعی سیاسی است».

 

[ALVIN]

به این ترتیب، جورج اورول که از کودکی می‌دانست روزی نویسنده خواهد شد، در پنج سال پایانی عمرش دست به خلق آثاری زد که امروزه نام او را جدا از این آثار نمی‌توان دانست. او در سال ۱۹۴۳ پس از مرگ مادرش کار بر روی رمان «مزرعه‌ی حیوانات» -که در ایران مشهور به «قلعه‌ی حیوانات»است- را آغاز کرد. از چاپ رمان او به‌ دلیل اشاره‌ی آشکار اما غیرمستقیمش به شوروی -که در آن زمان از متحدان انگلیس به شمار می‌رفت- تا یک سال ممانعت به عمل آمد؛ اما انتشار کتاب در سال ۱۹۴۵ در انگلیس و یک سال بعد در آمریکا، اورول را به شهرت چشم‌گیری رساند.

 

[Ashege mah]

مزرعه‌ی حیوانات اثر واقعاً جالبی هست. من که از خوندنش لذت بردم. داستانش حال و هوای عجیبی داشت. آدم رو به فکر فرو می‌برد. به این‌که اگه حیوانات در مقابل خوک‌ها سکوت نمیکردند به این وضعیت دچار نمی‌شدند. واقعاً استعاره ها و تشبیه‌های جالبی که جوروج اورول به کار برده بود عالی بود. البته من به شخصه دوست داشتم که پایان داستان طور دیگری می‌بود و حیوانات بر علیه خوک‌ها قیام می‌کردند. به نظرم اگه پایانش این‌طوری بود انگیزه‌ی تلاش برای از بین بردن ظلم و ظالم رو در مخاطب ایجاد می‌کرد. البته این نظر شخصیه منه و ممکنه دیگران نظر متفاوتی داشته باشند.