- Jul
- 302
- 2,914
- مدالها
- 2
تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی رایا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
چه سود از زندگانی، چون تبه کردم جوانی را
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی رایا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف استتبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را
چه سود از زندگانی، چون تبه کردم جوانی را
ای ساده گل و ساده می و ساده شکرآسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
روزگاریست که دل چهرهی مقصود ندیدای ساده گل و ساده می و ساده شکر
زین کار که با تو کردم اندوه مخور
رباب و چنگ به بانگ بلند میگویندروزگاریست که دل چهرهی مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار
در پیش شاه عرض کدامین جفا کنمرباب و چنگ به بانگ بلند میگویند
که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
وفا نکردی و کردم، جفا ندیدی و دیدمدر پیش شاه عرض کدامین جفا کنم
شرح نیازمندی خود یا ملال تو
من یاد خوش دوست به دنیا ندهموفا نکردی و کردم، جفا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بریدی و نبریدم
موی سپید را فلکم رایگان ندادمن یاد خوش دوست به دنیا ندهم
لبخند خوشش به حور رعنا ندهم
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنونموی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده ام
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک