مشاعره مشاعره با حرف "اول اسمتون"

[RPR"]

سر به دامان من خسته گذار
گوش کن بانگ قدمهایش را

کمر نارون پیر شکست
تا که بگذاشت بر ان پایش را

آه بگذار که بر پنجره ها
پرده ها را بکشم سرتاسر

با دو صد چشم پر از آتش و خون
میکشد دم به دم از پنجره سر

 

[کیـانـا.T]

کجاست ساحل امن ای دل شکسته‌ی من ؟
اسیر موج بلایی و ناخدای تو رفت ...!!

 

[آنی خانوم]

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی
بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

 

[آنی خانوم]

فرق است میان آن که یارش در بر

با آن که دو چشم انتظارش بر دَر

 

[آنی خانوم]

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند

نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خداحافظی کنم

بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست

 

[RPR"]

سر می‌زنیم بر در سودای وصل و هیچ
از سر خیال وصل نخواهد شدن بدر...

 

[RPR"]

‏سخت می‌خواهم که در آغوش تنگ آرم ترا
هر قدر افشرده‌ای دل را، بیفشارم ترا

 

[RPR"]

سی و شش درصد چشمان تو جنسش عسل است
مابقی قهوه‌ و فنجان و شراب و غزل است...

 

[RPR"]

سوخت نصفِ حرف‌هایم در گلو، اما تو را
هر چه می‌سوزد گلویم، دوست دارم بیشتر.

 

[RPR"]

سرگشته‌ی محضیم
و درین وادی حیرت
عاقل‌تر از آنیم
که دیوانه نباشیم