با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!بسی گفتنددل از عشق برگیربرقلب من شب هنگام ، نور چشمانت میتابد
در هر قطره باران، عشق تو را میجویم و مییابم
چون نسیم خنک، نوازشگر روح منی
زیر آسمان ستارهباران، راز عشق را میسازم
صدای تو در گوشم مثل نغمهای دلنشین
هر لحظه با تو، زندگی میشود شیرین
تو فرشتهای که در خوابهای من میرقصد
در هر لحظه، نام تو در دل مینشیند و میدود
ای یار من، ای عشق بیپایان و جاودان
با تو هر روز، سرشار از نور و ایمان
در آغوش تو، همه غمها فراموش میشود
با تو، زندگی رنگی دیگر میگیرد و میچرخد.
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک