مشاعره مشاعره با حرف " خ "

[نیما نصر]

خیال قشنگی‌ست

اگر من

کلید بچرخانم

تو از پنجره تابیده باشی

و خانه عطر بوسه بگیرد.

 

[ill_mah]

خاوَرمیانه را
به تقلید چشمانِ شرقیِ تو ساخته اند:

پُر اِلتهاب..
اندوهگین..
خَسته..
زیبا..

نزار_قبانی

 

[نیما نصر]

خیال تو چو درآید به سی*ن*ه عاشق
درون خانه تن پر شود چراغ حیات

 

[ill_mah]

‌
خنده‌ی
خورشید
را هر صبح
دانی چیست رمز؟
گوید
از عمرت
گذشت ا‌ی بی‌خبر شامی دگر

 

[Tara Motlagh]

خانه دلتنگ غروبی خفه بود
مثل امروز که تنگ است دلم

 

[نیما نصر]

خاتون تنهایی
مرا ببخش....
جنون انتهای جاده،
مجال دیدنت
را نمی داد..
در اوهام!
خیال می کردم،
در انتها ...
اوج ،
چشم به راه ،
منتظرِ خواسته های یاغی ام می ماند.....
مرا ببخش، به فاصله مداومی
که
جز عبور، برایم هیچ نداشت

 

[~swampflower~]

خیلی غریبه بودی....یه غریبه ی دور...
....
خیلی آشنا شدی ...یه نزدیک دور...
فاصله ها با مسافت رشد نکرد
با نگفتن ها . نشنیدن ها....
متولد شد ودرحاله رشدو نمو....😞😶

 

[نیما نصر]

خاتون تنهایی
برای زمین دلتنگ نباش
اهل زمین. دل می برند
و
صد تکه پس می دهند....
از تو دور نیستم
با تو همسایه ام
میان ابرها،
سایه به سایه‌ی نفست،
نفس می کشم...
سقوط که می کنم!
روز را به شب می سپارم....
و
همدست تاریکی،
در اوج عصیان
پست می مانم

 

[ill_mah]

خویش را گم کرده‌ام بعد از تو در آوار خویش!
رحم کن! می‌ترسم از تنهایی بسیار خویش

شمع جانم را مسوزان بیش از این، دیگر مگو
«اشک می‌ریزد برای گرمی بازار خویش»

 

[~swampflower~]

خیلی دور...
تو مردمک چشم من مهجوری
زان با همه نزدیکیت ، ازمن دوری
نی نی ، غلطم ، تو جان شیرین منی
زان ، با منی وز چشم من مستوری

فروغی بسطامی