مشاعره مشاعره با حرف " د"

[Tara Motlagh]

درد بی درمان شنیدی؟
حال من یعنی همین
بی تو بودن درد دارد
می زند من را زمین
می زند بی تو مرا
این خاطراتت روز و شب
درد پیگیر من است
صعب العلاج یعنی همین

 

[Raaz67]

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غم که هزار آفرین بر غم باد

 

[vian]

در بلا هم‌ میچشم لذات او
ماتِ اویم ماتِ اویم ماتِ او​

 

[Raaz67]

دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟

طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

 

[ام کا اچ p.r]

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی

 

[Raaz67]

دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد

پس من چگونه گویم این درد را دوا کن

 

[Tara Motlagh]

در لباس آبی از من بیشتر دل می‌بری‌
آسمان وقتی که می‌پوشی کبوتر می‌شوم‌

 

[نیما نصر]

در سکوت

آن که می‌اندیشد

به‌ناچار دَم فرو می‌بندد

اما آنگاه که زمانه

زخم‌خورده و معصوم

به شهادتش طلبد

 

[نیما نصر]

دلم گرفته

دلم عجیب گرفته است

و هیچ چیز

نه این دقایق خوشبو که روی شاخه نارنج می شود خاموش

نه این صداقت حرفی که در سکوت میان دو برگ این

گل شب بوست

نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف

نمی رهاند

و فکر میکنم

که این ترنم موزون حزن تا به ابد

شنیده خواهد شد

 

[Tara Motlagh]

دوباره وعده‌ دیدارمان در خواب شب باشد
بیا
من دسته‌های نرگس دی ماه را در راه می‌چینم.