جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "ز"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره با حرف \"ز\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,622 بازدید, 243 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"ز\"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ ک.س بینم

من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم

تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم
اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم

و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم

برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
 

Pari

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
277
1,829
مدال‌ها
2
ز رویت حاصل عشاق حیرانیست حیرانی
از آن زلف و از آن کاکل پریشانی پریشانی

ز بزم عشرت وصلت همه حرمان و نومیدی
ز جام شربت هجرت همه خون دل ارزانی


#فیض_کاشانی
 

Pari

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
277
1,829
مدال‌ها
2
ز سوزِ سی*ن*ه، هر دم، چند پوشم داغِ هجران را؟
دگر طاقت ندارم، چاک خواهم زد گریبان را

بزن یک خنجر و از دردِ جان کندن خلاصم کن
چرا دشوار باید کرد بر من کارِ آسان را؟

نمی‌خواهم که خط بالای آن لبْ سایه اندازد
که بی ظلمت صفای ديگرَست آن آبِ حیوان را

به زلفت بسته شد دل‌های مشتاقان، بحمدالله
عجب جمعیتی روزی شد این جمعِ پریشان را!

کسی چون جان بَرَد زین کافرانِ سنگ‌دل، یارب؟
که در یک لحظه میریزند خونِ صد مسلمان را

طبیبا، تا به کی بر زخمِ پیکانش نهی مرهم؟
برو، مگذار دیگر مرهم و بگذار پیکان را

هلالی، دل مَنِه بر شیوه ي آن شوخِ عاشق‌کش
سخن بشنو وگرنه بر سر دل می‌کنی جان را

#هلالی_جغتایی
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
زین امیران ملاحت که تو بینی بر ک.س
به شکایت نتوان رفت که خصم و حکمند

بندگان را نه گزیرست ز حکمت نه گریز
چه کنند ار بکشی ور بنوازی خدمند
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
زین امیران ملاحت که تو بینی بر ک.س
به شکایت نتوان رفت که خصم و حکمند

بندگان را نه گزیرست ز حکمت نه گریز
چه کنند ار بکشی ور بنوازی خدمند
 
بالا پایین