مشاعره مشاعره با حرف " ط "

[پایان]

طریق عشق پر اشوب و فتنه است ای دل

بیفتد آن که در این راه با شتاب رود

 

[amir mohamad]

طلوع کن که چنان آفتابگردان ها
مرا دو چشم نظرباز با تو خواهد بود

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
نیاز با من اگر ناز با تو خواهد بود

 

[پایان]

طرب‌سرای محبت کنون شود معمور

که طاق ابروی یار منش مهندس شد

 

[Tara Motlagh]

طعنه‌ی خلق و جفای فلک و جور رقیب
همه هیچند اگر یار موافق باشد

 

[amir mohamad]

طفل بدخو را نمی سازد ترشرویی خموش
تلخ گویان را به شیرینی دهان باید گرفت

گر چه دامان وسایل پرده بیگانگی است
دامن شب به زاری و فغان باید گرفت

 

[پایان]

طمع مدار به خاکم که این زمین تو نیست
برایتان ز تصرف توهمی باقیست
نوشته روی گذرنامه های هرکشور
و رودتان ممنوع این رژیم اشغالیست

 

[Tara Motlagh]

طلب کردم تو را در چله ای صدبار. بعد از آن
غم عشقت رفیق دایم این جانِ بی ک.س شد

برای وصف خوبی های تو روزی غزل گفتم
تمام بیت هایش، بیت نه! | بیت المُقدس| شد

 

[amir mohamad]

طفل بدخو را نمی سازد ترشرویی خموش
تلخ گویان را به شیرینی دهان باید گرفت

گر چه دامان وسایل پرده بیگانگی است
دامن شب به زاری و فغان باید گرفت

مرگ تلخ از زندگی خوشتر بود در کشوری
کز دهان سگ هما را استخوان باید گرفت

 

[Tara Motlagh]

طاقت کجاست روی عرقناک دیده را؟
آرام نیست کشتی طوفان رسیده را

بی حسن نیست خلوت آیینه‌مشربان
معشوق در کنار بود پاک دیده را

 

[پایان]

طنین صدایت...
پیامبر مبعوث قلبت است
و قلبت خدای احساست...
کجاست اهل دلی که سجده بر خدا کند
در شهر تو همه بت پرستند...
همه...
و باز تو در انزوای خانه ی خویش
غروبی دیگر را به نظاره می نشینی