جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف " م "

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره با حرف \" م \" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 20,179 بازدید, 707 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \" م \"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHVIN*

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
من کیم پروانهٔ شمعی که در کاشانه نیست
خانه‌ام را سوخت بی‌باکی که او در خانه نیست

دست همت را کشیدم از سر دنیا و دین
هر کسی را در طلب این همت مردانه نیست
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
‎من ز خامی عشق را خوردم فریب
‎ ‎که شدم از شادمانی بی نصیب

‎ ‎در پشیمانی سر آمد روزگار‏
‎ ‎یک شبی تنها بُدم در کوهسار‏
 

Serenya

سطح
0
 
منتقد ادبیات
منتقد ادبیات
مترجم انجمن
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
442
5,526
مدال‌ها
2
مجنون شدم که راهیِ صحرا کنی مرا
گاهــی غبــارِ جاده‌ی لیلا ، کنی مرا ...

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطـره شدم که راهـی دریـا کنی مرا ...

پیـش طبیب آمــده‌‌ام، درد می‌‌کشـم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا ...

من آمدم که این گره‌ها وا شود همین؛
اصـلا بنـا نبــود ز ســر وا کنی مرا ...

حـالا کـه فکـــر آخــــرتـم را نـمـی‌کنـی
حق می‌دهم که بنده‌یِ دنیا کنی مرا ...

من ، سال هاست میوه‌ی خوبی نداده‌‌ام
وقتش نیـامده که شکـــوفا کنــی مــرا؟

آقا برای تو نه! برای خـــودم بـد است
هر هفته در گناه، تماشـــا کنی مرا ...

من گم شدم؛ تو آینه‌‌ای گم نمی‌‌شــوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا ...

این بـار با نگــاه کــریمانه‌‌ات ببیـن
شاید غلام خانه‌ی زهرا کنی مرا ...
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
من ماهی ام اما به سرم شور نهنگ است
این برکه ی بی حوصله اندازه ی من نیست

شهری که منم، رو به تو آغوش گشوده است
هر رهگذری در خور دروازه ی من نیست
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را
هر که باشد، دوست دارد دوستار خویش را

هر نگاهی از پی کاریست بر حال کسی
عشق می‌داند نکو آداب کار خویش را
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
معشوقه چو آفتاب تابان گردد
عاشق به مثال ذره گردان گردد

چون باد بهار عشق جنبان گردد
هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
ما خسته ایم!خسته به معنای واقعی
دل های ما شکسته به معنای واقعی

ما لشکریم!لشکر پخش و پلا که دید؟
خیل ز هم گسسته به معنای واقعی

این زخم سجده نیست به پیشانی ام رفیق
جای دری ست بسته به معنای واقعی

از بادبان نخیزد و از ناخدا، بخار
کشتی به گل نشسته به معنای واقعی

تنگ است جای ما و چنین است حال ما:
باغی درون هسته!به معنای واقعی
 
بالا پایین