مشاعره مشاعره با حرف " م "

[کیـانـا.T]

می گویمش آنقدر تنهایم که بی تردید می دانم
حال مرا جز شاعری مانند من تنها نمی داند

 

[کیـانـا.T]

منشین با من! ، با من منشین!
تو چه دانی‌که‌ چه‌ افسونگر وبی پا و سرم‌ '!؟

 

[Atilla]

موج دریا می‌زند بر ساحل آرام دوست،
ماه تابان می‌شود در شب هنگام دوست.

 

[کیـانـا.T]

می‌رود عمر عزیزم، نه به دلخواه چرا؟

- ‌سلمان ‌ساوجی ‌

 

[Atilla]

ماه نورافشانی می‌کند در دل تاریک شب،
موج دریا قصه‌گو در سحرگاه و طرب

 

[کیـانـا.T]

ماه نورافشانی می‌کند در دل تاریک شب،
موج دریا قصه‌گو در سحرگاه و طرب

ما خویش ندانستیم ، بیداری‌ مان از خواب
گفتند که بیدارید ، گفتیم که بیداریم !

#حسین‌منزوی

 

[Atilla]

مستانه می‌رقصد باد با شاخه‌های بید،
مهتاب می‌درخشد بر روی دشت سپید.

 

[ام کا اچ p.r]

می‌خندم و و خنده‌ام در این سکوت بغض‌آور اتاق بسی شنیدنی‌ست
خنده‌ای ولی با بغض و درد و طعم مرگ، با من عجین شده بسی‌ست
ای مرگ این روزها در این غبار عمر از گذر سایه‌‌ی زمان هم میترسم!
گویی گلوی من فریاد خفته‌ی فرصت‌های از دست‌رفته‌ی کسی‌ست

 

[Tara Motlagh]

مهتاب شب که جامش از اختر لبالب است

گر هر ستاره ماه شود، باز شب، شب است

 

[کیـانـا.T]

مخاطب های شعرم در پی کشف تواند، آری
ببین ، هرکس برای دیگری، قلاب میگیرد