مشاعره مشاعره با حرف " ن"

[pen lady]

نرگس که نظر باز بود در صف گلها
چون روی تورا دید نظر سوی تو دارد

 

[نیما نصر]

نه خوارترم ز خاک بگذار
تا در قدم عزیزش افتم

زانگه که برفتی از کنارم
صبر از دل ریش گفت رفتم

می‌رفت و به کبر و ناز می‌گفت
بی‌ما چه کنی؟ به لابه گفتم

بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم

 

[ill_mah]

‌
نشست بر دل تو مهر همدمی دیگر
نشست بر دل من گرد ماتمی دیگر
‌
چه میهمان عزیزی، چراغ روشن کن!
که آمده‌ست به دیدار من غمی دیگر
‌
چرا زبان بگشایم؟ که دردهای بزرگ
به جز سکوت ندارند مرهمی دیگر
‌
هوای پر زدنم در حصار دنیا نیست
مرا ببر به تماشای عالمی دیگر !
‌
زمان مردنم ای بی‌وفا به بالینم
فقط بیا که نگاهت کنم کمی دیگر ‌

 

[ام کا اچ p.r]

نوش من نیش مکن دورم از خویش من
جگرم ریش مکن دورم از خویش مکن

 

[نیما نصر]

نزدیک نمی‌شوی به صورت
وز دیده دل نمی‌شوی دور

از پیش تو راه رفتنم نیست
گردن به کمند به که مهجور

 

[نیما نصر]

ناوک فریاد من هر ساعت از مجرای دل
بگذرد از چرخ اطلس همچو سوزن از حریر

چون کنم کز دل شکیبایم ز دلبر ناشکیب
چون کنم کز جان گزیر است و ز جانان ناگزیر

بی تو گر در جنتم ناخوش شراب سلسبیل
با تو گر در دوزخم خرم هوای زمهریر

 

[Tara Motlagh]

نداد عشق گریبان به دست ک.س ما را
گرفت این می پرزور، چون عسس ما را

به گرد خاطر ما آرزو نمی‌گردید
لب تو ریخت به دل، رنگ صد هوس ما را

خراب حالی ما لشکری نمی‌خواهد
بس است آمدن و رفتن نفس ما را

تمام روز ازان همچو شمع خاموشیم
که خرج آه سحر می‌شود نفس ما را

غریب گشت چنان فکرهای ما #صائب
که نیست چشم به تحسین هیچ‌ک.س ما را

 

[نیما نصر]

ندارد خواب چشم عاشق دیوانه در شب‌ها
نمی‌افتد ز جوش خویشتن میخانه در شب‌ها

به غفلت مگذران چون شمع شب را از سیه‌کاری
که دل روشن شود از گریه مستانه در شب‌ها

 

[ام کا اچ p.r]

نشد جواب بگیرم سلام‌هایم را
هر آنچه شیفته‌تر از پیدا شدن بودم

 

[پایان]

نازت بکشم ای مایه ناز
بارت ببرم ای دلبر من