مشاعره مشاعره با حرف " ن"

[آراد]

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند

نه هر که آینه سازد سِکندری داند

 

[amir mohamad]

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند

نه هر که آینه سازد سِکندری داند

نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا
نیست بی‌گفتار تو در دل توانایی مرا

در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی
کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا

 

[Tara Motlagh]

نقد هر دو عالم را باختم به یک دیدن
طرز بازی‌ام بنگر ، شیوه‌ی ق.مارم بین

 

[amir mohamad]

نقد هر دو عالم را باختم به یک دیدن
طرز بازی‌ام بنگر ، شیوه‌ی ق.مارم بین

نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را

به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را بر مگردان این بلای آسمانی ر

 

[شاید هیچکس]

نه برای بوسیدن‌ات
نه برای عطر پیراهن‌ات
نه برای تنهایی‌ام
نه

آغوش تو وطن من است
می‌خواهم در وطنم بمیرم

 

[آراد]

ناله ام در سی*ن*ه ماند و استخوانم در گلو

تا خروش خفته را از دل برارم چاه کو؟

 

[شاید هیچکس]

نیلگون‌چشم فریب‌انگیز رنگ‌آمیز تو
چون سپهر نیلگون دارد سر افسونگری

 

[آراد]

نام من روزی رفتست بر لب جانان به سهو

اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز

 

[شاید هیچکس]

نخواهم عمر فانی را تویی عمر عزیز من
نخواهم جان پرغم را تویی جانم به جان تو

 

[آراد]

نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود
آنچه با خرقه زاهد می انگوری کرد