جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف " ن"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ! ~ ARYA TOSI ~ ! با نام مشاعره با حرف \" ن\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 13,032 بازدید, 519 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \" ن\"
نویسنده موضوع ! ~ ARYA TOSI ~ !
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
نمیدانم...
چه بگویم...
سخنم بغض گلویم شده است
نمیدانم نمیدانم
چه میخواهد دل آشفته حالم
نمیدانم کدامین جمله آرامش دهد برحال زارم
نه دیگر صبح بارانی
که آید بغض خوشحالی
نه دیگر شعر های شب
نه دیگر نای بیداری
نه دیگر شب سحر کردن
کمی با عشق لج کردن
نمیدانم نمیدانم
فقط از عشق میدانم
ولی
من هم علاج آن نمیدانم نمیدانم
نمیدانم
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
نبود از تو گريزي چنين كه بار غم دل
ز دست شكوه گرفتم، بدوش ناله كشيدم
جواني ام به سمند شتاب ميشد و از پي
چو گرد در قدم او، دويدم و نرسيدم
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید

فغان که بخت من از خواب در نمی‌آید

در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز

بلای زلف سیاهت به سر نمی‌آید…​
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
نی دولت دنیا به ستم می‌ارزد
نی لذت مستیش الم می‌ارزد

نه هفت هزارساله شادی جهان
این محنت هفت روزه غم می‌ارزد
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
نسیم صبحدم از بوی یار خالی نیست
ز بوی گل نفسِ نوبهار خالی نیست

یکی است در نظر پاک، توتیا و غبار
که هیچ گردی از آن شهسوار خالی نیست

درون خانۀ بی سقف روشنی فرش است
ز ماه، دیدۀ شب زنده دار خالی نیست

سبک مگیر ز جا هیچ استخوانی را
که چون صدف ز دُر شاهوار خالی نیست

فتاده است ترا رشتۀ نظر کوتاه
وگرنه از گل بی خار، خار خالی نیست

مرا ز جوهر آیینه شد چنین روشن
که هیچ سی*ن*ه‌ای از خار خار خالی نیست

در ابر تیره شکرخند برق پنهانست
ز صبحِ وصل شبِ انتظار خالی نیست

منم که سوخته صائب مرا ستارۀ بخت
وگرنه سینۀ سنگ از شرار خالی نیست
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
529
1,366
مدال‌ها
4
نمی اید ان روز که من
چشم به در مانده ام
نمی اید لبخند بر لبانم
نمی اید رنگ زندگی بر چشانم
چرا نمیایی؟!
کم نبود ای هم دلتنگی؟!
کم نبود این همه اشک؟!
کم نبود این همه بی خوابی؟!
مگر میتوان تو را لحظه ای
اندک فراموش کرد؟!
 
بالا پایین