مشاعره مشاعره با حرف "پ"

[! ~ ARYA TOSI ~ !]

اشعاری که با حرف پ آغاز شدن رو اینجا می‌ذاریم.

پیش ما دشنام جانان از شکر شیرین ترست
روی تلخ بحر از آب گهر شیرین ترست​

 

[ام کا اچ p.r]

پیوند عشق را به جفا انقطاع نیست
با دوست در مطالبه ی جان نزاع نیست

 

[ill_mah]

پاسپورتِ "مولوی" را طالبان برداشته
"شمس" از این غصه سر بر آسمان برداشته

شاعرِ دلتنگِ ما را کرده ممنوع الخروج
آن‌که گنجِ عشق را از "بامیان" برداشته

بشنو از نی چون حکایت می‌کند از "بلخِ" تلخ
از شکایت، مثنوی قفل از دهان برداشته

شیخِ ما از قرنِ دوری آمده، زندان چرا؟؟!
گویی از ساقی، سبویی شوکران برداشته

جرمِ دیگر آن‌که مامور از میانِ دفترش
نسخه ای از شعرِ "موسا و شبان" برداشته

گفته اند این شعر، توهین به مقامِ کبریاست
لرزه ها عرشِ خداوندی از آن برداشته

صحبت از خورشیدِ مانده در حصارِ ابرهاست
صحبت از آهی که سر بر آسمان برداشته

شاید "احمدشاهِ مسعود" است روشن در افق
این‌که از سیمرغ، تیری بر کمان برداشته

از فرازِ دره یِ اندوهبارِ "پنجشیر"
گامِ حق خواهانه از نو در جهان برداشته

آمده یاری کند فر و شکوهِ شعر را
این خبر کلِ جهان را بی‌امان برداشته

می‌رسد روزی که می‌گویند او پیروز شد
او که از اجدادِ خود، نام و نشان برداشته

"عشق" ، اندوهِ تمامِ ناتمامِ قصه هاست
شاعری از واژه ها آتش به جان برداشته

 

[ام کا اچ p.r]

پیش رویت روز مسـ*ـت و پیش زلفت شب خراب
ای که کفرت همچنان و ای که ایمان همچنین

 

[ill_mah]

پس از تو زنده نمی‌ماندم؛ این مبالغه نیست


هزار مرتبه جان دادم و خدا نگرفت..

 

[پایان]

پريشان كن سر زلف سياهت شانه اش با من
سيه زنجير گيسو باز كن ديوانه اش با من

 

[پایان]

پایان شب من باش چون جای درنگی نیست
جز عشق برای ما پایان قشنگی نیست

 

[Tara Motlagh]

پنهانی می‌خوانمت
پنهانی برایت می‌گریم
پنهانی برایت حرف می‌زنم
پنهانی دوستت دارم
و پنهانی برایت دلتنگی می‌کنم
تنهای تنها

 

[پایان]

پروانه یک زمان دگر زنده بیش نیست
ای شمع سرکشی مکن و رخ متاب از او

 

[Pari]

پیش قدمت آهِ منِ خسته بلند است
دییگر چه غم از اینکه بیفتم اگر از پا؟

#عاصی_خراسانی