جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "ی"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط Tara Motlagh با نام مشاعره با حرف \"ی\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 4,799 بازدید, 175 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"ی\"
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
یارب، غم بی‌رحمی جانان به که گویم
جانم غم او سوخت، غم جان به که گویم

نی یار و نه غمخوار و نه ک.س محرم اسرار
رنجوری و مهجوری و حرمان به که گویم
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
529
1,366
مدال‌ها
4
یاد منم باش که؛ گویی مدت بار است که درخواب فراموش رها شده ام.
زمزمه هایی کن و لالایی هایی برایم بخوان.
بیا و دلبرت را همراه خود به باغ آرزوهایمان ببر.
بیا که فراموش شده ام.
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
يك شب آخر از نهال غم ثمر خواهم گرفت
دامن برق فنا را ، بي خبر خواهم گرفت

يك شب آخر سينه پر درد را خواهم دريد
از سر راز دل خود پرده بر خواهم گرفت
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت
خانه ات آباد کاین ویرانه بوی گل گرفت

از پریشان گویی ام دیدی پریشان خاطرم
زلف خود را شانه کردی شانه بوی گل گرفت

پرتو رنگ رخت با آن گل افشانی که داشت
در زیارتگاه دل پروانه بوی گل گرفت

لعل گلرنگ تو را تا ساغر و مِی بوسه زد
ساقی اندیشه ام , پیمانه بوی گل گرفت

عشق بارید و جنون گل کرد و افسون خیمه زد
تا به صحرای جنون افسانه بوی گل گرفت

از شمیم شعر شورانگیز آتش، عاشقان
ساقی و ساغر، مِی و میخانه بوی گل گرفت

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
یاد ایامی که پیکان داشتیم...

سال‌ها ماشینِ پیکان داشتیم
جمعه ها در خانه مهمان داشتیم
فحش، درگیری، بطالت، استرس
کلّشان را در صفِ نان داشتیم!
قرمه سبزی بود ماهانه ولی
املت و کوکو فراوان داشتیم
تورِ چین و نروژ و شیلی نبود
ما سفر در سطح استان داشتیم
ثلث اول، ثلث دوم، ثلث سه
امتحانات فراوان داشتیم
اکثرن بودیم دنبالِ کلاس و مدرسه!
کم قراری در خیابان داشتیم!
داخلِ حمام ما یک تشت بود
در خیالِ خود ولی وان داشتیم!
پای ما در جمع؛ شلوارک نبود
ما درونِ خانه تنبان داشتیم!
آن زمان ها فقر هم بودش ولی
عمدتن یک ذره وجدان داشتیم
پولمان می ماند تا پایانِ ماه
اندکی هم بهرِ درمان داشتیم
کاش میشد بارِ دیگر مثلِ قبل
دل خوشی های فراوان داشتیم...
تجدید خاطره:)🌷
 

Miss.Ghazal

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
271
2,247
مدال‌ها
2
یار قدیمی، رویت روی زیبای تو
مرا می‌برد به اوج فراخنای هفت آسمان
ترکم مکن یار قدیمی در اوج تنهایی
که مرا بی‌تو شود مجنونی سرگردان
 
بالا پایین