جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "ی"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط Tara Motlagh با نام مشاعره با حرف \"ی\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 4,909 بازدید, 175 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"ی\"
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
یا رب اگر رسیدمی شهر خود و بدیدمی
رحمت شهریار من وان همه شهر یار من

رفته ره درشت من بار گران ز پشت من
دلبر بردبار من آمده برده بار من
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
یاد آن روزی که تختی و حیاطی داشتیم
قُل قُل قوری و قلیان و بساطی داشتیم

عطر آویشن، ردیف استکان های بلور
زندگی شیرین تر از چای نباتی داشتیم

مادری فیروزه تر از آسمان مخملی
سایه مهر پدر، ظهر صلاتی داشتیم

خانه ای گرچه کلنگی خالی از اندوه و غم
باخبر از حال هم شور و نشاطی داشتیم

نم نم چنگ و رباب و گلنراقی و قمر
هر شب جمعه که می شد سور و ساتی داشتیم

نرده های غرق پیچک، پله پله اطلسی
گام پاورچین و غرق احتیاطی داشتیم

شرشر فواره روی رقص ماهی های حوض
شور و شوق و خاطر پُر انبساطی داشتیم

ساده مثل آفتاب آمده از پشت کوه
بی خجالت لهجه اهل دهاتی داشتیم

حافظ از شاخه نباتش، سعدی از سیمین تنش
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتی داشتیم

کارگردان...! آن همه عشق و صفا یادش بخیر
آخر آن روزها ای کاش کاتی داشتیم

عکس ما را قاب کن هر چند با گرد و غبار
تا که خوشبختی بداند خاطراتی داشتیم
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
يک عمر زمین خوردن و يك عمر دویدن
پایان بدی بود به جایی نرسیدن

از عشق نصیبم نشده غير لبی سرخ
آماده‌ی بوسیدن و از خواب پریدن

قلبی که در آن عشق کسی خانه ندارد
دنبال دلیل است برای نتپیدن

يك عمر نگاهش به نگاه تو بیافتد
يك عمر خودت را زده باشی به نديدن

سخت است که یادش بدهی پر بگشاید
آخر برود در پی با غیر پریدن
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
یک سبد بابونه از تو، دشت وصحرا مال من
نسترن، مریم ، همه گلهای زیبا مال تو

کلبه ای خاموش و کوچک روی ساحل مال من
سرزمین های طلایی، بیشه، دریا مال تو

شهر در خواب، آسمان آرام ،دل لبریز عشق
راستی از شب نگفتم مال من یا مال تو

من به کهنه خاطرات تلخ و شیرین دلخوشم
لحظه های روشن و سرسبز فردا مال تو
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
یک جمعه و یک نم نم باران خیالی
من باشم و آن دلبر زیبای شمالی

در حاشیه ی جنگل سرسبز گلستان
یک آتش و طعم خوش یک چای ذغالی

تصویر قشنگ نم باران روی آتش
یک منظره ی دیدنی و جالب و عالی

وقتی که هم آغوش شوند آتش و باران
بر داغ و کبودی بزند سرد و زلالی

لرزیدن دستش که به دستم گره خورده
یا لمس نگاهش که شود حال به حالی

من مسـ*ـت لبش باشم و او چای بریزد
قوری ست که هی پر شود و خالی خالی

من در پی ترفند که یک بوسه بگیرم
حتّی شده با حیله گری، آن سوی شالی

این قصّه که خواندید خیالات دلم بود
آن هم چه خیالی، خیالات محالی!!

از بس که قشنگ است بنا دارم از امروز
هر هفته خیالی کنم این حول و حوالي
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
یک زمان دیدهٔ من ره به سوی خواب برد
ای خیال ار شبی از رهگذرم برخیزی

ای دل از بهر چه خونابه شدی در بَرِ من؟
زود باشد که تو نیز از نظرم برخیزی
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,779
مدال‌ها
7
یا رب! چه غمزه کرد صراحی که خون خم
با نعره‌های قلقلش اندر گلو ببست

مطرب چه پرده ساخت که در پرده سماع
بر اهل وجد و حال در های و هو ببست
 
بالا پایین