جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با "گ"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط Tara Motlagh با نام مشاعره با \"گ\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 8,093 بازدید, 288 پاسخ و 8 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با \"گ\"
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
گر من به شوق دیدنت از خویش می روم
از خویش می روم که تو با خود بیاری ام

بود و نبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست برآری به یاری ام
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
گذری به ناز و گوئی ز چه باز دل گرانی

ز چه دل گران نباشم که تو یار دیگرانی
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
"گر زبانم را نمی فهمی ، نگاهم را بفهم"
آهِ سرد و اشکِ چشم بی گناهم را بفهم

بی تو بالا می رود شب ها صدای هق هقم
بغض ها و گریه ی هنگامِ آهم را بفهم

روزگار سرد و تاریکی یقیناً پیش روست
سرگذشت روزهای سال و ماهم را بفهم

با نگاه پر سکوتم با تو می گویم سخن
معنی نا گفته های در نگاهم را بفهم

کفش ها هم اندکی پای مرا یاری نکرد
قصه های نارفیقِ نیمه راهم را بفهم

آسمانِ دیدگانم ای عسل ! بارانی است
با نگاهت لحظه ای حالِ تباهم را بفهم ...
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
گل آفتاب ما را، لب کوه سر بریدند
نکند هنوز خوابی، گل آفتابگردان؟

نه گلی فقط که نوری، نه که نور بوی باران
تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
گیسوانم را به دست باد و باران داده‌ام
چشم‌هایم را به آغوش خیابان داده‌ام

آرزوهای بزرگی را به سر پرورده‌ام
بعد٘ یک‌باره تمامش را به طوفان داده‌ام

تا بدانند اندکی از روزهای تلخ را
شرح دردم را فقط دیوان‌به‌دیوان داده‌ام

دختر بدروزگارِ سرزمین وحشتم
زندگی را در درون این قفس، جان داده‌ام

مشت درد از اول تاریخ می‌کوبد مرا
ناله‌های سرد بر لب‌های خندان داده‌ام

با وجود این‌که شعری می‌نویسم گاه‌گاه
بر مسیر زندگی و عشق پایان داده‌ام
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
گفتم که ای غزال! چرا ناز می‌کنی؟
هر دم نوای مختلفی ساز می‌کنی؟
گفتا: به درب خانه‌ات ار ک.س نکوفت مشت
روی سکوت محض تو در باز می‌کنی؟
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,151
مدال‌ها
3
مسـ*ـت رویت بودم از اغواگری ها بیشتر
می برند عقل از سرم مو فرفری ها بیشتر

خوش بحال دکمه های اول پیراهنت
من حسودی می کنم بر روسری ها بیشتر

بی حذر رد می شدم از کوچه ات سربشکنم
آی می چسبد به گوشم "افسری ها" بیشتر

باز درگیرند با شهد لب و عطر خوشت
مردم قم در کسادی "قمصری ها" بیشتر

بر دو راه جبهه ی مشروطه خواهی مانده ام
گیلکی ها دلبرند و "آذری ها" بیشتر

شال آبی را به سر کردی و چون تاج کبیر
از خودی ها خورده ایم،از "داوری ها" بیشتر

شعر ما را خواندی و پیغام دادی مرحبا
هی رقابت میکنی با "منبری ها "بیشتر

من که شاعر نیستم اما به لطف روی تو
شعر من را خوانده اند از "عسگری ها "بیشتر
کلمه گیج ب جای م.ست 👩‍🦯
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,781
مدال‌ها
7
‏گر هيچ مرا در دل تو جاست بگو
‏گر هست بگو ‏نيست بگو ‏راست بگو
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
گفتـم در اين زمانه ی كج ‏فهم كند ذهن
مجنون چشم تيز تو باشم خدا نخواست
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,781
مدال‌ها
7
گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را

گر صبح‌دم به دامن گلشن گذر کنی
دست نسیم گل به سرافشان کند تو را
 
بالا پایین