جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با "گ"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط Tara Motlagh با نام مشاعره با \"گ\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 8,132 بازدید, 288 پاسخ و 8 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با \"گ\"
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
گرچه به غیر از زیان ندیده ام از تو
شکر که راضی نبوده‌ام به کم از تو

با توسر جان قم*ار کرده ام ای عشق
هرچه مرا هست و هرچه نیست هم از تو

سایه خود را نگاه کن که بدانی
همسفرت جا نمانده یک قدم از تو

ای دم عشرت! نه اینکه یاد تو خوش نیست
هست، ولی دلرباتر است غم از تو

پنجره های سکوت نیمه شب از من
نغمهٔ گنجشک‌های صبحدم از تو
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
گر به این ساز است دور از وصل جانان زیستن
زنده‌ام من‌ هم به آن ننگی ‌که نتوان زیستن

انفعالم می‌کشد از سخت‌جانی‌ها مپرس
کاش باشد بی‌رخت چون مرگم آسان زیستن
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,783
مدال‌ها
7
گفتا چه کسی بود تورا شعر بیاموخت؟
گفتم به خدا زلف تو وُ ناز تو وُ چشم خمارت
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,783
مدال‌ها
7
گفت: جای من کجا لایق بُوَد؟ گفتم: به دل

گفت: می‌خواهم جز این جای دگر گفتم: به چشم"
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
•{گریه هم بر غم این فاصله مرهم نشود
مثل یک قهوه که از تلخی آن کم نشود}•

°{روز و شب پیش همه روی لبم لبخند است
تا حواس احدی جمع به بغضم نشود}°

•{آرزو میکنم ای کاش دلش چون مویش
پیش چشم کسی آشفته و درهم نشود}•

《من که بیچاره شدم کاش ولی هیچ دلی
گیر لحن بم مردانه ی محکم نشود》

°{شده حتی به دعا دست برآرم که :"خدا!
برود مشهد و برگردد و آدم نشود"°}

•{خون دل خوردم و حرفی نزدم تا شاید
مهربان تر بشود ، تازه اگر هم نشود-}•

°{با من ساده همین بس که مدارا بکند
عاشقم هم که نشد، خب به جهنم (!) نشود...}°
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
گاه آرامم و گاهی عصبی فرق ندارد
شعر وقتی برسد تاب و تبی فرق ندارد

غم که با نام برادر پی خون ریختن آمد
در نگاهش نسَبی و سببی فرق ندارد

مجتهد نیستم اما بخدا یاد گرفتم
ذکر او واجب و یا مستحبی فرق ندارد!

مادر از کودکی ام گفته که در چشم خدایم
ترکی ساده‌ی ما با عربی فرق ندارد

پیش ما که غم دنیا سرمان ریخته دیگر
گریه با مجلس لهو و لعبی فرق ندارد!

آه انسان معاصر به چه دل بسته ای آخر
پسرت با پسر نوح نبی فرق ندارد..
 
بالا پایین