مشاعره مشاعره با "گ"

[ستایش شهریوری]

گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پیدا شدم
شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم

 

[amir mohamad]

گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پیدا شدم
شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم

گرگ‌ ها همراه و انسان‌ ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب

و آن ستمکاران که با هم محرم‌ اند
گرگ‌ هاشان آشنایان هم‌ اند

 

[ستایش شهریوری]

گرت زدست برآید چو نخل باش کریم

ورت زدست نیاید چو سرو باش آزاد

 

[amir mohamad]

گرت زدست برآید چو نخل باش کریم

ورت زدست نیاید چو سرو باش آزاد

گر سر دنیا نداری تاجدار عالمی
گر به دل بیرونی از عالم سوار عالمی

از پریشان خاطری در راه سیل افتاده ای
گر کنی گردآوری خود را حصار عالمی

 

[آراد]

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است

سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است

 

[آراد]

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است

سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است

 

[amir mohamad]

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است

سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است

گر چه با تقدیر ناچار از مدارا کردنم
عشق اگر حق است، این حق تا ابد برگردنم

تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی
پیله‌ای پیچیده از غم‌های عالم برتنم

 

[آراد]

گلچین که آمد ای گل من در چمن نباشم

آخر نه باغبانم شرط است من نباشم

 

[amir mohamad]

گویند بخوان یاسین تا عشق شود تسکین
جانی که به لب آمد چه سود ز یاسینی

آن دلشده خاکی کز عشق زمین بوسد
در دولت تو بنهد بر پشت فلک زینی

 

[آراد]

گو شمع میارید در این جمع که امشب

در مجلس ما ماهِ رخِ دوست تمام است