جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره حرف " چ "

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره حرف \" چ \" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 9,463 بازدید, 402 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره حرف \" چ \"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
چشم ِ مسـ*ـت ِ تو به غارتگـری اش می نازد
به سر ِ گردنه کبک ِ دری اش می نــــــازد

مژه ابریشـــــم ِ صف بسته ی ِ بازیگوشت
به دو بدپیله ی ِ شیطان پری اش می نـازد

فرش ِ تبریـز نشسته ست به برف ِ سبلان؟
یا بلوزت به تن ِ #آذری اش می نـــــــازد؟

هر کسی جای ِ تو با عشــق تراشیده شود
به کش و قوس ِ چنین مرمری اش می نازد

حسرت ِ کشــــف ِ حجابت به دل ِ آینه ماند
بس که مویت به گُل ِ روسری اش می نازد

زنگ ِ لبخند ِ تو هوش از سر ِ این خاب پراند
مثل ِ ساعت که به یادآوری اش می نـــازد

موج بر دامن ِ ایرانی ِ رقصت زیبــــــــاست
چون خلیجی که به پهنــاوری اش می نازد

در خودم باز به رقـــــص ِ تو فرو میریـــــزم
لرزه هـــای ِ تو به ویرانگـــری اش می نازد

میزنم بوسه به عکس ِ تو و گُُر میگیــــــرم
لب ِ داغ ِ تو به شهریوری اش می نــــــازد

هیچ عجب نیست مرا جــا بگــــذاری بروی
بره آهــــو به همین دلبــــری اش می نازد

گرچه ناچیــــــز گرفتی دل ِ من را امـــــــا
شعر روزی به همین "میدری" اش می نازد
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
چشم ها، پرسش بی پاسخ حيرانی ها
دست ها، تشنه ی تقسيم فراوانی ها

با گل زخم، سر راه تو آذين بستيم
داغ های دل ما، جای چراغانی ها

حاليا! دست کريم تو برای دل ما
سرپناهی ست دراين بی سروسامانی ها

وقت آن شد که به گل، حکمِِ شکفتن بدهی!
ای سرانگشت تو، آغازِ گل افشانی ها

فصل تقسيم گل و گندم و لبخند رسيد
فصل تقسيم غزل ها وغزل خوانی ها

سايه ی امن کسایِ تومرا بر سر، بس!
تا پناهم دهد از وحشت عريانی ها

چشم تو لايحه ی روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پايان پريشانی ها
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
چرخ با صد چشم چون روی تو دید

صد زبان می‌خواست تا گوید حسن

ناسزا خواهم شنید از خاص و عام

سرزنش خواهم کشید از مرد و زن
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
چون نالد این مسکین که تا رحم آید آن دلدار را
خون بارد این چشمان که تا بینم من آن گلزار را

خورشید چون افروزدم تا هجر کمتر سوزدم
دل حیلتی آموزدم کز سر بگیرم کار را
 

Serenya

سطح
0
 
منتقد ادبیات
منتقد ادبیات
مترجم انجمن
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
442
5,526
مدال‌ها
2
چشــم اگر پوشیده باشد دل نمیـگردد سیاه
بیشتر تاریکی این خانه از دام است و بس...
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
چشمه ی جوشان شعـرم در سرم اندیشـه ها

تـــا بگویـــــم قـصه ی دل وارهــانم غـصــه ها

بــارش ابـــــر بهـــــارم بـــر زمیـــــن تشنــه لب

چون ببـــارم سبز گردد کوه و دشت و بیشـه ها
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
چیست در فلسفه عشق که دور از درک است

یک نظر دیدن و یک عمر به فکرش بودن


 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
چو دررسید ز تبریز شمس دین چو قمر

ببست شمس و قمر پیش بندگیش کمر

چو روی انور او گشت دیده دیده

مقام دیدن حق یافت دیده‌های بشر
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون

چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
 
بالا پایین