مشاعره مشاعره حرف " چ "

[ام کا اچ p.r]

چه درد بی درمانی ست زندگی
چه زجر بی پایانی ست زندگی

 

[Raaz67]

چشم اگر پوشیده باشد، دل نمی‌گردد سیاه
بیشتر، تاریکی این خانه از دام است و بس

 

[ام کا اچ p.r]

چون مخبط شد اعتدال مزاج
نه عزیمت اثر کند نه علاج

 

[Tara Motlagh]

چه جویم بیش ازین گنجی که سر آن نمی‌دانم
چه پویم بیش ازین راهی که پایانش نمی‌بینم

 

[ام کا اچ p.r]

چرا ای دل پریشانی مگر زیستن را نمی دانی

آری،زندگی یعنی قدم زدن در هوای بارانی

 

[Tara Motlagh]

چشم‌هایت را می‌بوسم
می‌دانم هیچ‌کَس
هیچ‌گاه در هیچ لحظه‌ای از آفرینش
آن‌چه را که من
در گرگ و میش نگاه تو دیدم
نخواهد دید

 

[پایان]

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آنکه مرغی ز قفـس پریده باشد
پـر و بـال ما بریدند و در قفـس گشـودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد

 

[پایان]

چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن
به امید آن که روزی به کف اوفتد وصالی

 

[پایان]

چه نشینی ای قیامت بنمای سرو قامت
به خلاف سرو بستان که ندارد اعتدالی

 

[پایان]

چشم مسـ*ـت تو عجب جلوه گه بیداد است
خم ابروی تو سرمشق کدام استاد است
خم ابروی تو را دیدم و رفتم به سجود
صید را زنده گرفتن هنر صیاد است