درخواست ~..مشاوره عنوان رمان..~

[baran-83]

عنوان فعلی داستان کوتاه: روح من
ژانر: عاشقانه، درام، فانتزی

خلاصه: مردی ویانولیست که توانایی دیدن ارواح را دارد طی حادثه‌ای باعث مرگ همسرش می‌شود؛ او هر روز در تایم خاصی بر سر مزار همسرش می‌رود و برایش قطعه‌ی مورد علاقه‌ی او را می‌نوازد تا همسرش او را ببخشد و خودش را به او نشان بدهد.

 

[؛Raha]

عنوان فعلی داستان کوتاه: روح من
ژانر: عاشقانه، درام، فانتزی

خلاصه: مردی ویانولیست که توانایی دیدن ارواح را دارد طی حادثه‌ای باعث مرگ همسرش می‌شود؛ او هر روز در تایم خاصی بر سر مزار همسرش می‌رود و برایش قطعه‌ی مورد علاقه‌ی او را می‌نوازد تا همسرش او را ببخشد و خودش را به او نشان بدهد.

حتف ملک ( به معنای مرگ روح)
نوای ارتحال ( موسیقی مرگ یا نواختن مرگ)

 

[baran-83]

حتف ملک ( به معنای مرگ روح)
نوای ارتحال ( موسیقی مرگ یا نواختن مرگ)

ممنون😍

 

[سایه مولوی]

نام فعلی:بندانگشتی
ژانر:عاشقانه، اجتماعی، تراژدی
خلاصه:
می‌گویند خوشبختی آدم‌ها شبیه به هم است؛ اما مشکلاتشان مختص خود آن‌هاست.
این داستان زندگی آدم‌هاییست با مشکلات و سبک زندگی‌های متفاوت.
آدم‌هایی که در هنگام قرارگرفتن مقابل هم به حسی مشترک می‌رسند؛ حسی که آن‌ها را بهم نزدیک و نزدیک‌تر می‌کند.

مقدمه:
اینجا خبری از آدم‌های بی‌نقص نیست.
اینجا خبری از زندگی‌های رویایی هم نیست.
اینجا دنیاست؛ و همینطور دنیاوار می‌گذرد
پر از مشکل و سختی و نازیبایی‌ها؛ اما در کنارش...
زیبایی‌هایی هم هست، زیبایی‌هایی که به چشم هرکسی نمی‌آید.
چیزی مثل حس بیدار شدن از صدای گنجشکان در یک صبح بهاری، یا دیدن لبخند یک کودک، یا شاید هم کمی پیچیده‌تر مثل حس نشستن عشقی عمیق در یک قلب.

 

[.Moon.]

مشقت حیات 😁🤔
همین به ذهنم رسید

نام فعلی:بندانگشتی
ژانر:عاشقانه، اجتماعی، تراژدی
خلاصه:
می‌گویند خوشبختی آدم‌ها شبیه به هم است؛ اما مشکلاتشان مختص خود آن‌هاست.
این داستان زندگی آدم‌هاییست با مشکلات و سبک زندگی‌های متفاوت.
آدم‌هایی که در هنگام قرارگرفتن مقابل هم به حسی مشترک می‌رسند؛ حسی که آن‌ها را بهم نزدیک و نزدیک‌تر می‌کند.

مقدمه:
اینجا خبری از آدم‌های بی‌نقص نیست.
اینجا خبری از زندگی‌های رویایی هم نیست.
اینجا دنیاست؛ و همینطور دنیاوار می‌گذرد
پر از مشکل و سختی و نازیبایی‌ها؛ اما در کنارش...
زیبایی‌هایی هم هست، زیبایی‌هایی که به چشم هرکسی نمی‌آید.
چیزی مثل حس بیدار شدن از صدای گنجشکان در یک صبح بهاری، یا دیدن لبخند یک کودک، یا شاید هم کمی پیچیده‌تر مثل حس نشستن عشقی عمیق در یک قلب.

 

[سایه مولوی]

عنوان فعلی: کوراب
ژانر:اجتماعی، معمایی، تراژدی، و عاشقانه
خلاصه :
این رمان داستان دختری را روایت می‌کند پر از عقده و حسرت، دختری که تمام زندگی‌اش را سر یک دروغ قم*ار کرده، خودش را در دام اشتباهات انداخته و دنیایش را تباه کرده.
در این میان؛ اما یک اتفاق ناخواسته مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. در این مسیر نفرت را تجربه می‌کند، عشق را تجربه می‌کند و دست آخر حقایق زندگی‌اش را پیدا می‌کند، حقایقی که هم می‌تواند زندگی‌اش را زیر و رو کند و هم می‌تواند نابودی‌اش را رقم بزند.
ژانر:اجتماعی، معمایی، تراژدی، در کنار یک عاشقانه‌ی‌ زیبا.
مقدمه:
غرق شدن در گرداب خیال و توهم،
قدم زدن در مسیری پر از اشتباه،
گناه پشت گناه،
به قیمتِ زندگی کردن،
به قیمتِ نفس کشیدن و به قیمتِ تباه شدن.
داستان رنجیدن و رنجاندها،
گرییدن و گریاندن‌ها،
درد شدن‌ها و درد کشیدن‌ها،
زجر دادن‌ها و زجر کشیدن‌ها،
شکست دادن‌ها و شکستن‌ها،
داستان تباه شدن آدم‌ها، نابود شدن زندگی ها و مرگ خوبی‌ها.
عنوان مدنظر:چیزی مترادف توهم و فکر و خیال.

 

[مهزاد]

عنوان فعلی اثر: پرتوی ظلمت
• ژانر اثر:علمی-تخیلی-عاشقانه
• خلاصه اثر:
سهراب، مدیر عامل یک شرکت دانش بنیان، در تلاش است تا دستگاهی پیشرفته به نام "PECT" را با همکاری تیمش بسازد. اما در مسیر پیشرفت، دست‌اندازی‌های رقبای فاسد باعث افزایش فشار روانی بر او می‌شود. او به طور ناخواسته درگیر یک قتل مرموز می‌شود، زمانی که مدیر عامل یکی از شرکت‌های رقیب به طرز مشکوکی به قتل می‌رسد و انگشت اتهام به سمت سهراب نشانه‌گیری می‌شود.

•واژگان مدنظر شما:
نور در دل روشنایی ، پرتو،ظلمت،تاریکی،امید

 

[.Moon.]

عنوان فعلی اثر: پرتوی ظلمت
• ژانر اثر:علمی-تخیلی-عاشقانه
• خلاصه اثر:
سهراب، مدیر عامل یک شرکت دانش بنیان، در تلاش است تا دستگاهی پیشرفته به نام "PECT" را با همکاری تیمش بسازد. اما در مسیر پیشرفت، دست‌اندازی‌های رقبای فاسد باعث افزایش فشار روانی بر او می‌شود. او به طور ناخواسته درگیر یک قتل مرموز می‌شود، زمانی که مدیر عامل یکی از شرکت‌های رقیب به طرز مشکوکی به قتل می‌رسد و انگشت اتهام به سمت سهراب نشانه‌گیری می‌شود.

•واژگان مدنظر شما:
نور در دل روشنایی ، پرتو،ظلمت،تاریکی،امید

پرتو ظلمت
رجای نور

 

[مهزاد]

پرتو ظلمت
رجای نور

پرتوی ظلمت که هست گفتم شاید کلیشه ای باشه
ممنون❤

 

[.Moon.]

پرتوی ظلمت که هست گفتم شاید کلیشه ای باشه
ممنون❤

پرتو ظلمت کلیشه‌اس..