- Aug
- 8,033
- 27,719
- مدالها
- 8
ش: خیلی سنگین نبود؟ .
م: از نظر بعضی بله و باعث شد خیلیها مخالفت کنند.
ش: کار سینمایی هم بعد از ساعت خوش پیشنهاد شد؟ .
م: بعد از ساعت خوش و بعد از کنار رفتن از تلویزیون چندین کار خوب سینمایی پیشنهاد شد. قرار بود ضیافت را من بازی کنم تا پای کلید زدن هم رفتیم.. روز آغاز آمدند و گفتند فلانی نباشد. سر فیلم سلطان هم عین همین اتفاق افتاد. خیلی کارهای خوب سینمایی و تاتر را در آن سه سال و نیم از دست دادم. ضربهء بزرگی بود.
ش: در این سه سال و نیم چه کار میکردی؟
م: کار. کار تجارت در حد متوسط برای گذراندن زندگی. اما سعی کردم به تمریناتم برای بازی ادامه بدهم و بنویسم، زیاد بنویسم. طرحهای مختلف میزدم برای روزی که بتوانم دوباره کار کنم و کار طنز بسازم.
شاهین: این افکار سراغت نمی آمد که اگر نتوانم دوباره کار کنم چه خواهد شد ؟
مهران: چرا، همیشه، ولی فکر میکردم بلاخره یک روزی دوباره کار خواهم کرد. برای اینکه فکر میکردم چندان جرم سنگینی نیست. برای خودم تحلیل میکردم یک دوره ای این اتفاق افتاده. برای اینکه دوباره کار کنی باید مدتی نباشی. خلاصه سعی میکردم خودم را حفظ کنم. چون کار طنز به روحیه محکم برای روحیه آفرینی و تسلط به موضوع احتیاج دارد. تا اتفاقات ریز را اطرافتان ببینید و به نمایش برگردانید. برای همین فکر کردم اگر آسیب جدی ببینم به لحاظ روحی ممکن است هرگز نتوانم کار طنز بکنم.
م: از نظر بعضی بله و باعث شد خیلیها مخالفت کنند.
ش: کار سینمایی هم بعد از ساعت خوش پیشنهاد شد؟ .
م: بعد از ساعت خوش و بعد از کنار رفتن از تلویزیون چندین کار خوب سینمایی پیشنهاد شد. قرار بود ضیافت را من بازی کنم تا پای کلید زدن هم رفتیم.. روز آغاز آمدند و گفتند فلانی نباشد. سر فیلم سلطان هم عین همین اتفاق افتاد. خیلی کارهای خوب سینمایی و تاتر را در آن سه سال و نیم از دست دادم. ضربهء بزرگی بود.
ش: در این سه سال و نیم چه کار میکردی؟
م: کار. کار تجارت در حد متوسط برای گذراندن زندگی. اما سعی کردم به تمریناتم برای بازی ادامه بدهم و بنویسم، زیاد بنویسم. طرحهای مختلف میزدم برای روزی که بتوانم دوباره کار کنم و کار طنز بسازم.
شاهین: این افکار سراغت نمی آمد که اگر نتوانم دوباره کار کنم چه خواهد شد ؟
مهران: چرا، همیشه، ولی فکر میکردم بلاخره یک روزی دوباره کار خواهم کرد. برای اینکه فکر میکردم چندان جرم سنگینی نیست. برای خودم تحلیل میکردم یک دوره ای این اتفاق افتاده. برای اینکه دوباره کار کنی باید مدتی نباشی. خلاصه سعی میکردم خودم را حفظ کنم. چون کار طنز به روحیه محکم برای روحیه آفرینی و تسلط به موضوع احتیاج دارد. تا اتفاقات ریز را اطرافتان ببینید و به نمایش برگردانید. برای همین فکر کردم اگر آسیب جدی ببینم به لحاظ روحی ممکن است هرگز نتوانم کار طنز بکنم.