مطالب طنز مطالب طنز مدرسه... .

[ام کا اچ p.r]

جواب کار در کلاس های ریاضی رو فقط ببینین؛
با ۱۰۰۰ ریال چه چیزی می توانید بخرید؟!
یک آدامس هم نمی شود
با ۱۰۰۰ تومان چه چیزی می‌توانید بخرید؟!
نصف قرص نان!
با ۵۰۰ ریال چه چیزی می‌توانید بخرید؟!
واقعا هیچی:\
راست میگن که حرف حق رو باید از بچه شنید!

 

[ام کا اچ p.r]

+ فردا میری مدرسه؟

– نه آخه دو سه روز اول که کسی نمیره

+ پس منم نمیرم

فردا، مدرسه:
بعلهههه جانم این جا همان میدان محشر است!

 

[ام کا اچ p.r]

‏معلم: خواهر زاده ام روز اول رفته مدرسه اومده خونه گفته: مامان من چرا قضیه نداشتم؟ همه بچه‌ها داشتن. کلی تلاش کردن فهمیدن منظورش «تغذیه» س.

 

[ام کا اچ p.r]

‏معلم: این چه مدل موییه؟
_آقا معلم عروسی داشتیم

معلم: چه ربطی داره اخه،عه

آقا معلم آخه دخترا از این مدل خوششون میاد خب
معلم: لابد رقصم کردی!

_اره آقا معلم زیاد امروز نپرس ازم خستم

 

[ام کا اچ p.r]

‏می گه خانم معلم حالا شما فکر نکنین ما سر جلسه ازتون می پرسیم چیزی یادمون میاد ها فقط شما راهنمایی می کنین روحیه می گیریم!

 

[ام کا اچ p.r]

وقتی داری میمیری و دانش آموزات به چه چیزی فکر میکنن؛
سر کلاس سرفه‌ام گرفت و بند نمی‌آمد. همه دست بلند کردن که برن آب بیارن و به طور اتفاقی به یکی اشاره کردم. آب رو که خوردم یکی بغض کرد که چرا به من نگفتی؟ یکی گریه کرد گفت من دوست داشتم، اون یکی گفت شما منو دوست نداشتی، یکی گفت کاش من بمیرم…
کاش خفه شده بودم اصلاً.

 

[ام کا اچ p.r]

معلم : اینجا آنتن نمیده چرا!
شاگرد : آقا معلم چی میگی 4G داره میگیره
معلم: در حال تعجب!!!

 

[ام کا اچ p.r]

یکی از معلم ها گفته: تدریس بعد تعطیلات عید اونم به این بچه ها از تلاش پیامبر برا اسلام اووردن اعراب سخت تره،فکر میکنم دیگه وقتشه جا بیفته معلمی سختر از شغل انبیاست.

 

[ام کا اچ p.r]

‏سلطان وعده، بابای منه! که؛ ۱۲ سال مدرسه رو شاگرد اول شدم، آخرشم ساعتی که بهم قول داده بود نخرید!

 

[ام کا اچ p.r]

‏معلم می گوید: دانش آموزان داشتن نقشه مرور میکردن تو کلاس:
_دیوار اون سمت کوتاه تره، از اونور میریم تو ده دقیقه وقت داریم خالیش کنیم آقایون
معلم پرسید: میخواین چی بدزدین؟!
_طلای سبز آقا
معلم با تعجب گفت: چیچی! ؟
_الوچه آقا الوچه