جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مطالب طنز مطالب طنز مدرسه... .

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مطالب طنز توسط ام کا اچ p.r با نام مطالب طنز مدرسه... . ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 4,716 بازدید, 191 پاسخ و 15 بار واکنش داشته است
نام دسته مطالب طنز
نام موضوع مطالب طنز مدرسه... .
نویسنده موضوع ام کا اچ p.r
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ام کا اچ p.r
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
در مدرسه از نشاط من کم کردند…

از فرصت ارتباط من کم کردند…

هر وقت به هم عشق تعارف کردیم…

از نمره ی انضباط ما کم کردند…
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
دیشب خالم میگه چرا ناراحتی میگم بابا فردا اول مهره میگه نگران نباش تا خرداد تق و لق

.

.

.

خالست ما داریم
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
من الله توفیق

و اول مهر از رگ گردن به شما نزدیک تر بود اما نمیدیدید و باور نمیکردید

و تو چه میدانی یک مهر چیست؟

زمانی که 6 صبح ساعت ها به صدا درمی آیند

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از وحشت در هم میپیچند

و گروه گروه به سمت مهد کودک و مدارس و دانشگاه ها رانده میشوید

و زیانکاران از ما میخواهند که آنان را به تیر ماه برگردانیم تا اندکی بخوابند

در آن زمان نگهبانان به آنان گویند آیا به شما نگفته بودیم که تعطيلات تابستانی فانیست و نوشتن مشق به زودی آغاز خواهد شد؟؟ و عذابی دردناک در انتظار شماست؟

همانا که بازگشت همه بسوی مهد کودک و مدرسه و دانشگاه... است
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
شما یادتون نمیاد

اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !
یه دهه شصتی بیکار
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
چشماتونو ببندید و اون لحظه ای رو به خاطر بیارید

که آخرین امتحان رو تموم کردید و برگه رو دادید به مراقب

و با یه حس خَلاصی دارید میاید سمت خونه

و واسه تابستون نقشه می کشید و هزارتا رویا

هووووووووووی عمو کجایی ؟

جلوی پاتو نگاه کن

فردا باید بری مدرسه!
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
1_معلم: وقتی گفته می شود «من می روم، تو می روی، او می رود» چه زمانی است؟

شاگرد: این زمانی است که زنگ خورده و ناظم هم جلوی در ایستاده.
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
2_معلم از دانش آموزان خواست که انشاء در باره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟

دانش آموز جواب داد: نوشته ام!

معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد! 😐😂
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
3_معلم: «چرا در آخر ماه، ماه پنهان می شود آیا می دانی کجا م رود؟»

شاگرد: آقا حتماً می رد حقوقش را بگیرد».
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
5_معلم:بگو ببینم هندوستان کجاست؟

شاگرد:آقا چرا هر چه گم می شود از ما می پرسید؟( راست میگه بچه دیگه از قدیم گفتن مالتو بچسب دانش آموزتو دزد نکن چه وضعیه اصلا فردا برو شکایت کن ازشون پسر!)
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
مدیر تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کمیک
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
Jun
2,885
16,863
مدال‌ها
6
7_معلم تاریخ با عصبانیت از شاگرد پرسید:چه کسی یزد گرد سوم را کشت؟

شاگرد با ترس جواب داد: آقا به خدا من بی تقصیرم
( مدرسه‌ست یا دادگاه؟!)
 
بالا پایین