مطالب طنز مطالب طنز

[Hilda;]

فقط یه ایرانی میتونه از بی قانونی مملکت بناله،

اما موقع دعوا و درگیری بگه مملکت قانون داره!

 

[Hilda;]

سر امتحان شهری دختره اومد نشست پشت فرمون
سرهنگه گفت روشن کن برو عقب.. !!
دختره ماشینو روشن کرد
پیاده شد رفت عقب نشست…
دیگه کسی سرهنگ و از اون روز تا حالا ندیده. میگن تو کوچه ها بادکنک میفروشه.

 

[Hilda;]

انقده دوست دارم بشینم سر سفره با غذا بازی کنم
بعد ازم بپرسن چی شده؟
منم بگم هیچی و برم تو اتاقم
لامصب خیلی باکلاسه
ولی نمیشه
همیشه گشنمه….

 

[Hilda;]

دیشب پوست هندونه رو گذاشتیم دم در
مامور شهرداری آیفونو زده میگه :
باژیلت تمیزش کردین؟
یعنی دیگه آب شدیم رفتیم تو زمین….
نمیفهمه گرونیه

 

[Hilda;]

انصاف بدید

نباید جوان ۲۷ساله‌ای رو که دهانش رو وقت غذا خوردن نمی‌بنده

برای همیشه به کویر تبعید کرد؟

 

[Hilda;]

یکی از فامیلای خرخونمون سر جلسه کنکور از شدت استرس از حال رفت

بردنش بیمارستان بهوش اومد

فهمید نتونسته کنکور بده دوباره بیهوش شد.

 

[Hilda;]

به سلامتی روزی که اسمم بیاد رولب رفیقام…
پوزخند بزنن و با پشت دست اشکاشونو پاک کنن وبگن هههههههی!!کی فکرشو می کرد؟؟
اون پورشه خریده و ما هنوز پراید سوار می شیم..
چیه فک کردی می خوام بمیرم؟؟
خودت بمیری مگه من جای توروتنگ کردم؟؟

 

[Hilda;]

پسر: بابا تورم یعنی چی؟
پدر: یادته دو سال پیش گفتم اگه پسر خوبی باشی میریم کیش؟
پسر: آره آره خیلی خوش گذشت، امسالم میریم؟
پدر: امسال اگه تا قیام قیامت هم پسر خوبی باشی از شاه عبدالعظیم اونورتر هم نمی تونیم بریم،

به این میگن تورم.

 

[Hilda;]

رفتم خونه مادر بزرگم یه کاسه مغز پسته گذاشت جلوی من چند تایی خوردم دیدم
پسته ها نم کشیده گفتم ننه پس چرا اینا اینجوریه
گفت: اینا توی سوهانا بود که داییت سوغاتی آورده بود سوهانهاشو مکیدم اینم پسته هاشه من که دندون ندارم خب!

 

[Hilda;]

دیروز داشتم غذا نذری پخش میکردم
یه پیرزنه اومد گفت: خیر از جوونیت ببینی یه غذا بده به من
گفتم: مادر جان غذا تموم شده
گفت: خدا بزنه تو کمرت و رفت…