جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

متفرقه معرفی کتاب، متن برگزیده

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط Rozaleh با نام معرفی کتاب، متن برگزیده ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 4,549 بازدید, 367 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع معرفی کتاب، متن برگزیده
نویسنده موضوع Rozaleh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Rozaleh
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
هر خبری بشود، زندگی مردم فقیر عوض نمی‌شود.

یک مشت تمشک – اینیاتسیو سیلونه
 
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
کارهای برجسته‌ای که آدمی به پیروی از وسوسه‌ای درونی می‌کند باید ناگفته بماند؛ همین که آن را به زبان بیاوری و از آن لاف بزنی چیزی بیهوده و بی‌معنی جلوه می‌کند و پست و بی‌مقدار می‌شود.

بارون درخت نشین – ایتالو کالوینو
 
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
دارد گریه می‌کند اما می‌دانم اشک، مردگان را به ما بازنمی‌گرداند. ولی جز این چه می‌توان کرد.

روباه و گل‌های کاملیا – اینیاتسیو سیلونه
 
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
دوباره سکوت و تاریکی همه‌جا را فرا گرفت – من پیه‌سوز اطاقم را روشن نکردم، خوشم آمد که در تاریکی بنشینم – تاریکی، این ماده غلیظ سیال که در همه‌جا و در همه چیز تراوش می‌کند. من به‌ آن خو گرفته بودم – در تاریکی بود که افکار گم شده‌ام، ترس‌های فراموش شده، افکار مهیب باور نکردنی که نمی‌دانستم در کدام گوشه مغزم پنهان شده بود، همه از سر نو جان می‌گرفت، راه می‌افتاد و به من دهن کجی می‌کرد – کنج اطاق، پشت پرده، کنار در، پر از این افکار و هیکل‌های بی‌شکل و تهدید کننده بود.

بوف کور – صادق هدایت
 
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
کی می‌توانست اعتراض کند؟ حتی نمی‌توانستی اعتراض کنی زیرا همه‌چیز قانونی بود، فقط خود اعتراض غیرقانونی بود.

فونتامارا – اینیاتسیو سیلونه
 
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
از کجا نیرو بگیرم تا بتوانم فردا، پس فردا، همه روزهای آینده زندگی کنم؟

خانواده تیبو – روژه مارتن دوگار
 
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
درد و رنجی که با گذشت سالیان دراز در روحش روی هم انباشه بود، او را مانند سنگ، محکم و سنگین کرده بود. کسی قدرت نداشت این سنگ را از جایش تکان دهد.

یک مشت تمشک – اینیاتسیو سیلونه
 
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
دنیا به این صورت که ساخته شده است قابل تحمل نیست. برای همین است که من احتیاج به ماه دارم، یا به خوشبختی، یا به عمر ابد، به چیزی که شاید دیوانگی باشد اما از این دنیا نباشد.

کالیگولا – آلبر کامو
 
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
برای تنها زیستن، یا حیوان می‌باید بود، یا خدا.» این گفته‌ی ارسطوست و مورد سوم را از قلم انداخته است: هر دو می‌باید بود، یعنی فیلسوف.

غروب بت‌ها – فریدریش نیچه
 
موضوع نویسنده

Rozaleh

سطح
0
 
گوینده انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
956
709
مدال‌ها
2
عشق فقط به این دلیل که ما همدیگر را نمی‌بینیم به پایان نمی‌رسد.

پایان یک رابطه – گراهام گرین
 
بالا پایین