جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار معینی کرمانشاهی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام معینی کرمانشاهی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 659 بازدید, 36 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع معینی کرمانشاهی
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
كار عمر آسان گرفتم، كار عشق آسان نشد
سر به صحراها نهادم بهر دل سامان نشد

ناله‌ها از یاد بردم، دیگر این دل دل نماند
سرد و خاموش اوفتادم، دیگر این جان جان نشد

دیده بر هر نقش بستم، آنچه دیدم آن نبود
با حقیقت پیش رفتم، آنچه گفتم آن نشد

قیدها را پاره كردم، دردها نقصان ندید
زندگی را هیچ گفتم، روشن این زندان نشد

سی*ن*ه كوشیدم كه گردد چون صدف چاك از وفا
اشك‌ها غلتید اما، گوهر غلتان نشد

اختیار گریه را دادم به چشم خود ولی
سیل بنیان كن برون زین چشمه‌ی جوشان نشد

بارها رفتم درون گردباد حادثات
ابر شد، باران فرود آمد، ولی طوفان نشد

پیكرم تا حد نابودی ز محنت سوده گشت
مشكلی بگشوده زین دندانه‌ی سوهان نشد

با اجل می گفت اسكندر كه كردیم امتحان
با جهانی زور و زر این عمر جاویدان نشد
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
بزم‌سازانِ جهان مِی از سبوی پُر خورند

من تهی پیمانه بودم! سر کشیدم خویش را...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
افسرده ی از یار جدائیست دل من
سرگشته ی افتاده زپائیست دل من
کم دانه بریزید، که در گلشن گیتی
دل کنده زهر برگ ونوائیست دل من
عمریست دلم ساخته با هرچه بلا هست
تا عشق بداند، چه بلائیست دل من
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ای چراغ دل تاریکم! از این خانه مرو!

آشنای تو منم، بر در بیگانه مرو!

شمع من باش و بمان! نور ز تو، اشک ز من

جان فشانه تو منم، در بر پروانه مرو!
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
الهی به مستان جام شهود
به عقل آفرينان بزم وجود
به آنان كه بی باده مسـ*ـت آمدند
ننوشيده می، می‌پرست آمدند

دلم مجمر آتش طور كن
گلم ساغر آب انگور كن

به ساغر كشان شراب ازل
به می‌خارگان میِ لم يزل
به عشقی كه شد از ازل آشكار
به حسنی كه شد عشق را پرده دار

دلم مجمر آتش طور كن
گلم ساغر آب انگور كن

در اين حال مستی صفا كرده ام
تو را ای خدا من صدا كردم
از اين روزگاری كه من ديده‌ام
چه شبها خدايا خدا كرده کرده ام
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
هیچ ڪس جای مرا دیگر نمی‌داند ڪجاست

آنقَدَر در #عشق_او #غرقم ڪه پیدا نیستم
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ما وقار کوه را گاهی بکاهی دیده ایم
ماوراء آنچه میبینید، گاهی دیده ایم
سالک روشن دلیم از گمشدن تشویش نیست
جای پای دوست را در کوره راهی دیده ایم
عاشق بی پا وسر شو، چون که بسیار از فلک
کجرویها در بساط کج کلاهی دیده ایم
رنگ و رو ایگل دلیل لطف باطن نیست نیست
این کرامت را گهی هم در گیاهی دیده ایم
ای بدست آورده قدرت کار خلق آسان مگیر
عالمی در خون کشیدن زاشتباهی دیده ایم
از نوای بینوایان اینقدر غافل نباش
بارها تاثیر صد آتش، بآهی دیده ایم
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
دردا که درد عشق تو از گفتگو گذشت
وز عمر من مپرس که آبی به جو گذشت

هر ک.س نشان من از تو پرسید همین بگوی
دیوانه ای که عاقبت از آبرو گذشت
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ای چرٖاغِ دل تاریکم از این خانه مرو
آشنای تو منم ، بر درِ بیگانه مرو

شمع من باش و بمان نور ز تو اشک ز من
جان فشان تو مَنم، در بر پروانه مرو...
 
بالا پایین