~Fateme.h~
سطح
5
مدیر آزمایشی تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Apr
- 9,399
- 10,280
- مدالها
- 6
عید
عید همین سال را، شور بهار است و نور
باز به صحرا شدم، وقت چراء هست و سور
درد دگر نیامد، گیج در آن جای خویش
بوی چو خرم به پا، باز به دوران میش
آفت دل بس برون کرد ز عالم نماند
شاد بمانم ز یار، خواب دگر دل بخواند
وای عجب گل شده باز به جان جار تو
صبح نویی دمیده جمله سرا یار تو
خنده جگر پر شده لب به عطش خام نیست
پر زده بر بام تو جام شراب دام نیست
هی به دگر شور کن ظلم جهان را به راز
عید بیامد بتاز میوهی لب را بناز
با دل عاشق بیا چون که مدام عهد تو
عید بسازد ز یار آتش آفاق نو
چون که خبر آمدش عید دگر خاتماش
شکر خدا دلبرا بوی نفس بایدش
کوکب شب بر نفیس چون که بودش با نجیب
لالهی اختر بداد چون که خبر با نصیب
عید فروغ آن را چون که برفت به جان را
کرد جهان به لطفش جور شود به نان را
( در قالب مثنوی )
عید همین سال را، شور بهار است و نور
باز به صحرا شدم، وقت چراء هست و سور
درد دگر نیامد، گیج در آن جای خویش
بوی چو خرم به پا، باز به دوران میش
آفت دل بس برون کرد ز عالم نماند
شاد بمانم ز یار، خواب دگر دل بخواند
وای عجب گل شده باز به جان جار تو
صبح نویی دمیده جمله سرا یار تو
خنده جگر پر شده لب به عطش خام نیست
پر زده بر بام تو جام شراب دام نیست
هی به دگر شور کن ظلم جهان را به راز
عید بیامد بتاز میوهی لب را بناز
با دل عاشق بیا چون که مدام عهد تو
عید بسازد ز یار آتش آفاق نو
چون که خبر آمدش عید دگر خاتماش
شکر خدا دلبرا بوی نفس بایدش
کوکب شب بر نفیس چون که بودش با نجیب
لالهی اختر بداد چون که خبر با نصیب
عید فروغ آن را چون که برفت به جان را
کرد جهان به لطفش جور شود به نان را
( در قالب مثنوی )