جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {مکتوب کرب} اثر •Aynaz_evilgirl کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط آیناز با نام {مکتوب کرب} اثر •Aynaz_evilgirl کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,628 بازدید, 29 پاسخ و 17 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {مکتوب کرب} اثر •Aynaz_evilgirl کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع آیناز
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آیناز
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
وقتی باران بر بام‌ خانه می‌خورد، صدایش جای تک‌تک آهنگ‌های غمگینم را می‌گیرد و من تنها به حرمت خاطراتم سکوت پیشه می‌کنم. سکوتی از جنس تنهایی که درد را فریاد می‌زند. افسوس، قرار بود تو ماندنی باشی و اکنون فرسنگ‌ها از من دور هستی.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
همه‌ی شادی‌های جهان از غم سرچشمه گرفته است؛ چون در شادی دیدگاه متفاوت است و دنبال دلیل خنده هستیم. پس بیاید از دید دیگری غم‌ها و سختی‌ها را نگاه کنیم، تا شاید غم‌ها کوتاه بیایند.
 
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
شاید من گناه‌کارم که تو را، تنها میان این گرگ‌ها تنها گذاشته‌ام و امید دارم زنده بمانی، من اکنون بیم دارم که تو را از من بگیرند و من از اعماق وجود تو، هیچ خبری ندارم.
 
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
خدایا قرارمان چه شد، گفتی از رگ‌ گردن به من نزدیک‌تری، ولی الان اشک‌هایم گردنم را خیس کرده‌اند ولی تو همچنان مرا منتظر می‌گذاری تا عشقم را کنار دیگری ببینم. چرا؟ تو که می‌دانی من چه‌قدر تنها هستم. خدایا حس می‌کنم مدتی است تو هم تنهایم گذاشته‌ای.
 
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
وقتی خبری از او را با شوق به من می‌دهند؛ چشمانم دریا می‌شود و صدایم می‌لرزد و آرام می‌گویم مبارک باشد انشالله خوشبخت بشوند؛ امّا در دلم می‌گویم انشالله سرنوشت آن دختر مانند من نشود، که هر شب برایش اشک بریزد، در حالی که او دیگر نیست.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
شب و گریه‌هایم را دوست دارم. بدون ‌‌تو این دیوار‌ها را دوست دارم. فهمیدم چرا مجنون اسمش مجنون است، تو مرا بی‌کم و کاست مجنون کرده‌ای! من بی‌تاب شده‌‌ام تو من را دیوانه کرده‌ای
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
دلم که تو را می‌خواهد پر می‌کشد این‌جا، از قسمت پرخون دلم می‌نویسم، شاید که آمدی و خواندی، آه دل دریغا که همه می‌خوانند و او نمی‌خواند. این چرخهٔ بی‌پایان من برای نوشتن ادامه دارد.
 
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
گاهی حتی با دلتنگی‌ات هم لجبازی می‌کنی و خودت را دلداری می‌دهی که چون او الان در فکر من هست حتماً من هم در فکر او هستم و چه این امید‌های پوشالی از جای‌ خالی‌ات هم بدتر هستند.
 
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
دیگران دوست دارند همان‌طور باشیم که آن‌ها می‌خواهند، آن‌ها دوست دارند ما را کنترل کنند تا سد بین آن‌ها و موفّقیت‌هایشان نباشیم و این چه بد است که غم ما باعث شادی آن‌ها است. می‌خواهم قوی بمانم امّا غم‌هایم کمرم را خم کرده‌اند.
 
موضوع نویسنده

آیناز

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,439
31,930
مدال‌ها
3
من مثل آسمان شب هستم، همه از من برای خود‌نمایی استفاده می‌کنند و من را همیشه، بعد از جلوه کردن خودشان رهایم می‌کنند. اصلاً مهم نیست، چون آن‌ها خودشان خوب می‌دانند، دلیل درخشان بودن‌شان زمینهٔ سیاه من بود. امّا قلبم درد می‌گیرد از این همه بی‌معرفتی ولی باید زنده‌ باشم و زندگی کنم.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین