فایل شده میراث نوازش اثر ترنج

[ترنج]

ای‌کاش درد دل ما کهنه سن‌ها فهمیدنی بود!
اگر فرزندانم هر چقدر هم بزرگ شوند،
برای من
همان کودک خردسالی هستند که کلمه بابا را به سختی تلفظ می‌کرد!
و آغوشم، همان‌گونه برایشان باز است​

 

[ترنج]

درست است که پیرم، اما هنوز هم غرور و غیرت دارم!
وبال کسی نمی‌شوم چون وبال بودن، غرور مرا زیر پا می‌گذارد.
باز باران بی‌ترانه، میزند بر عینک من، چشم‌هایم کم سو شده، نمی‌بیند دستانت!​

 

[ترنج]

سال‌هاست در حسرتم... .
آه و حسرت... .
سال‌ها در حسرت یک روز بدون دلتنگی و آه هستم! آه از تنهایی... .
آه از روزهای بی‌وفایی
آه​

 

[ترنج]

در خود زندانی شده‌ام.
مردم با عصا راه رفتنم را، نشان هم می‌دهند و می‌خندند. من هم برای آن‌ها دعای خوشبختی می‌کنم.
عصای چوبی‌ام را، تق‌تق بر زمین می‌کوبم و ضربدری راه می‌روم. حق دارند به من بی‌نوا بخندند!​

 

[ترنج]

عزیزکم؟!
معصومیت چشمانت، من را در دریای مهربانی غرق می‌گرداند!
شیرین‌کاری‌های کودکانه‌انت، من را به‌یاد کودکی‌های فرزندانم می‌اندازد. فرزندان بی‌وفایی که هنوز هم دلبسته‌آن‌ها هستم!
امان از مهر پدری... .
امان!​

 

[ترنج]

مرا روانه می‌کنی کودکم.
روانه گذشته
روانه راهی آشناتر از آشنا‌
در رویای دریای نگاه محبت آمیزت غرق می‌شوم.
نگاهت از جنس ترحم نبود.
نگاهت از جنس کبر نبود.
نگاهت از جنس تنفر نبود.
تنها نگاه محبت آمیز، نگاه تو بود فرزندم.
​

 

[ترنج]

نوازش بی‌مثالت، قشنگ‌ترین مهربانی دنیا برای من پیر سن است‌.
زمان گرد است و ما کهنسال نیستیم!
ما کودکیم.
شاید موهایمان سپید و دستانمان لرزان باشد، اما بی‌توجهی، روی زخم‌ دل‌مان نمک می‌پاشد.
دل ما، برای بک نوازش نکرده و یک حال احوال نشده زخم شده است..‌. .​

 

[ترنج]

هق شبانه‌ام را از دلتنگی جز خدا که می‌فهمد؟
نفس‌هایم به آهن سرد است.
گاهی، گاهی با خود فکرمی‌کنم
شاید اگر هم بمیرم،
به سر مزارم هم نیایند!​

 

[ترنج]

پیر شده‌ام ناتوانم
کودکم بیا بنواز به جانم
هرچه جوانی بود و گذشت
اما حالا ناتوان تر از هر ناتوانم
هرثانیه نزدیک می‌شود روز اجلم
اما هنوز نیست دوای زخم جانم
مهر پدری هرچه بود خرجت کردم
اما حالا نیستی بشوی لبخند روی لبانم؟
هنوز حسرت به دل ندارم اما... .
مانده‌ام در حسرت نوازشت، جانم!​

 

[ترنج]

روزها برایت شاهنامه می‌خواندم و تو می‌خندیدی.
کجایی...
اکنون کجایی که گل لبخند را روی لبانم بکاری؟
بیا
دلم تنگ دریای چشمانت است.​