فایل شده [میشه...؟] اثر«الهه.جی.اچ کاربر رمان بوک»

[Ela]

- بابایی؟
- جانِ بابا دخترم؟
- اگه تو نبودی می‌دونی من الان کجا بودم؟
- کجا بودی؟
- چشم بر این دنیا بسته و در آغوش سرد خاک، خفته بودم.
- اگه بگم منم، باور می‌کنی؟
- اهوم.
- بودنت خیلی قشنگه همیشه بمون خب؟
- تا ابد می‌مونم.

 

[Ela]

- یعنی میشه برسه به اون روزی که داستان عشق‌مون رو برای نوه‌ها و بچه‌هامون تعریف کنیم؟
- شک نکن.
- یه چیزی بگم؟
- جون دلم؟
- من چت‌هامون و نگه می‌دارم برای روزی که رسیدیم بهم تا هرشب یه قسمتش و بخونیم.
- بعد میگه چرا عاشق این پسر شدی؟

 

[Ela]

- چرا امشب غر نمی‌زنی برام؟
- خسته‌ام.
- قربونت برم برای چی خسته‌ای؟
- هیچی.
- من که می‌شناسمت، می‌دونم با بغل رفع میشه، پس بیا بغلم فسقلیم.
- نمی‌خوام.
- تعریف کن ببینم چی‌شده؟
- هیچی.
- اتفاق‌های دنیا ارزشش و نداره که تو به‌خاطرش خودت رو اذیت کنی.
- همیشه حالم رو خوب می‌کنی، بغلم می‌کنی؟
- تو جون بخواه.

 

[Ela]

- یعنی میشه چشم باز کنم ببینم همه چی رواله؟ داریم بهم می‌رسیم؟
- چرا که نه دختر کوچولوم!
- می‌دونستی خیلی دوست دارم دیگه؟
- مگه میشه ندونم؟
- می‌دونستی تمام دار و ندارمی دیگه؟
- ذوق یا چی؟

 

[Ela]

- می‌دونستی همیشه وقتی اعصابم خرد میشه میرم به خدا دری وری بگم، یادم میفته تو رو دارم که از همه نداشته‌هام بهتری؟
- من دورِ تو نگردم پسر؟

 

[Ela]

- باورت میشه؟
- چی رو؟
- سه ساله شد... .
- فکر کردی یادم رفته بود؟
- آخه هیچی نگفتی!
- مگه میشه یادم بره دختر کوچولوم؟

 

[Ela]

- می‌دونی چیه؟
- نوچ نمی‌دونم چیه!
- عه اذیتم نکن دیگه!
- خب باشه.
- باز که داری می‌خندی؟
- نخندم؟
- نه! بخند، همیشه بخند.

 

[Ela]

- مرسی که سه سال کنارم موندی، با پوست و استخون درکم کردی و کمکم کردی، کمکم کردی تا باز سر پا شم، تا قوی بشم، ازت بابت همه‌چیز ممنونم.
- این چه حرفیه فسقلیم؟ بذار من برات بگم... .

 

[Ela]

- من از تو ممنونم که سه سال پیشم موندی، می‌دونم اون اولِ اولش خیلی اذیتت می‌کردم، اصلاً اخلاق خوبی نداشتم، اصلاً حال خوبی نداشتم، اصلاً دوران خوبی نبود؛ ولی تو باز کنارم موندی... .
- وقتی عاشق بشی، حتی ویرانهٔ اون طرف هم برات مهم نیست، با جون و دل کنارش می‌مونی، تا خوبش کنی، حاضری همه چیزت رو بدی فقط یه‌لحظه لبخندش رو ببینی.

 

[Ela]

- باز تو داری گریه می‌کنی دختر؟
- نه گریه کجا بود! فکر کنم چیزی رفته تو چشمم.
- می‌خوای منو گول بزنی؟
- نه!
- ان‌قدر خودت رو عذاب نده، آخر یه روز سر همین حرص خوردنات یه مریضی می‌گیریا!
- .... .