نهـنگـ
سطح
5
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Jun
- 4,725
- 33,052
- مدالها
- 10
تو را در سکوت گم کردم؛ در لحظهای که هیچک.س چیزی نگفت، اما همهچیز فرو ریخت.
تو را در مکثِ میانِ واژهها دیدم، وقتی زبان، از گفتنِ نامت شرم داشت.
تو را در سکوتی دفن کردم، که از فریاد، بلندتر بود.
تو را در بیصداییِ شب دفن کردم و شب، هر بار با صدایِ تو طلوع کرد.
تو رفتی و سکوت، صدایِ تو را به ارث برد.
تو را در مکثِ میانِ واژهها دیدم، وقتی زبان، از گفتنِ نامت شرم داشت.
تو را در سکوتی دفن کردم، که از فریاد، بلندتر بود.
تو را در بیصداییِ شب دفن کردم و شب، هر بار با صدایِ تو طلوع کرد.
تو رفتی و سکوت، صدایِ تو را به ارث برد.
آخرین ویرایش: