جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

دلنوشته {نقاهتِ بی‌سوگ} اثر •سونیا ریپِر کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط نهـنگـ با نام {نقاهتِ بی‌سوگ} اثر •سونیا ریپِر کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,837 بازدید, 33 پاسخ و 20 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {نقاهتِ بی‌سوگ} اثر •سونیا ریپِر کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع نهـنگـ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهـنگـ
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
تو را در سکوت گم کردم؛ در لحظه‌ای که هیچ‌ک.س چیزی نگفت، اما همه‌چیز فرو ریخت.
تو را در مکثِ میانِ واژه‌ها دیدم، وقتی زبان، از گفتنِ نامت شرم داشت.
تو را در سکوتی دفن کردم، که از فریاد، بلندتر بود.
تو را در بی‌صداییِ شب دفن کردم و شب، هر بار با صدایِ تو طلوع کرد.
تو رفتی و سکوت، صدایِ تو را به ارث برد.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
تو را در من گم کردم؛ در انسانی که روزی با تو معنا داشت و حالا، بی‌تو فقط واژه‌ای بی‌هویت است.
تو را در من دیدم، وقتی دیگر خودم را نمی‌شناختم و آینه، فقط تصویرِ تو را نشان می‌داد.
تو را در من دفن کردم، اما من، با تو دفن شدم.
تو رفتی و من، در نبودت، به بودن ادامه دادم؛ بی‌آن‌که زنده باشم.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
تو را در بودن گم کردم؛ در لحظه‌ای که هنوز بودی، اما دیگر شبیه خودت نبودی.
تو را در حضوری دیدم که غایب بود، در لبخندی که از درون شکسته بود.
تو را در بودنِ بی‌جان دفن کردم، وقتی نگاهت، از من عبور کرد، بی‌آن‌که بایستد، بی‌آن‌که بپرسد.
تو را در بودنِ بی‌تو گم کردم و بودن، بی‌تو، فقط شکلِ دیگری از نبودن شد.
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
تو را در پایان‌ها گم کردم؛ در خداحافظی‌هایی که هیچ‌گاه گفته نشدند و در درهایی که بی‌صدا بسته شدند.
تو را در نقطه‌ی پایانِ جمله‌ای دیدم، که هرگز نوشته نشد، اما هزار بار در ذهنم تکرار شد.
تو را در پایانِ خودم دفن کردم، وقتی دیگر چیزی برای گفتن نمانده بود، جز سکوتی که از تو لبریز بود.
تو رفتی و پایان، بی‌تو آغاز شد.

پایان
۲۱:۱۵
1404.07.14
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین