جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

متفرقه نیل گیمن: آینده‌ی ما در گرو کتاب‌خانه‌ها و کتاب‌خواندن و خیال‌بافیست

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط اولدوز با نام نیل گیمن: آینده‌ی ما در گرو کتاب‌خانه‌ها و کتاب‌خواندن و خیال‌بافیست ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 531 بازدید, 39 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع نیل گیمن: آینده‌ی ما در گرو کتاب‌خانه‌ها و کتاب‌خواندن و خیال‌بافیست
نویسنده موضوع اولدوز
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط اولدوز
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
موقع خواندن به حقیقت حیاتی دیگری دست می‌یابید. آن حقیقت از این قرار است:

دنیا لازم نیست حتماً به این شکل باشد. اوضاع می‌تواند متفاوت باشد.

سال 2007 من در چین بودم، اولین کانونشن علمی‌تخیلی و فانتزی تأیید شده‌ی حزب در تاریخ چین. در موقعیتی یکی از افراد دولتی رده بالا را کنار کشیدم و پرسیدم چرا؟ علمی‌تخیلی برای مدت طولانی‌ای مورد تأیید نبوده. حالا چه چیزی تغییر کرده؟

او به من گفت که جوابش ساده است. چینی‌ها در درست کردن چیزهایی که دیگران طرحشان را می‌آوردند، کارشان عالی بود. ولی نه نوآوری داشتند و نه خلاقیت. چون خیال‌پردازی نمی‌کردند. پس نماینده‌ای به آمریکا فرستادند، به اپل، به مایکروسافت، به گوگل، و از آدم‌های آنجا که در حال اختراع آینده بودند، درباره‌ی خودشان پرسیدند. متوجه شدند که این مخترعان همه‌شان وقتی پسر یا دختر بچه بودند، علمی‌تخیلی خوانده‌اند.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
گیمن به گفته‌های مهیج اورسلا کی لگوئین درباره‌ی اینکه چقدر قصه‌گویی خلاقانه حوزه‌ی امکان ما را وسعت می‌بخشد اشاره می‌کند و سومین عملکرد ضروری تخیل در زندگی انسان را چنین عنوان می‌کند توانایی‌اش در آشنا کردن ما با نسخه‌های مختلفی از جهان به وسیله‌ی تجسم احتمال‌های دیگر برای آنچه که هست.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
تخیل می‌تواند به شما دنیایی متفاوت نشان دهد. می‌تواند شما را به جایی ببرد که هرگز نبوده‌اید. یک بار که از دنیاهای دیگر دیدار کنید، مثل کسی که از میوه‌ی پریان خورده باشد، دیگر هرگز نمی‌توانید کاملاً از دنیایی که در آن بزرگ شده‌اید راضی باشید. و نارضایتی چیز خوبی است: اگر مردم ناراضی باشند، می‌توانند دنیای خودشان را تغییر دهند و بهبود بخشند، آن را به جایی بهتر و متفاوت تبدیل کنند.

و حالا که چنین بحثی پیش آمده، دوست دارم چند کلمه‌ای هم درباره‌ی فرار از واقعیت بگویم. جوری این اصطلاح را به کار می‌گیرند که انگار چیز بدی است. انگار که فیکشن «فرار از واقعیت» ماده‌ی مخدر بی‌ارزشی است که فقط افراد سردرگم و احمق و فریب‌خورده ازش استفاده می‌کنند و تنها فیکشنی که بدرد بزرگسالان و کودکان می‌خورد، فیکشنی است که بدترین جنبه‌ی دنیایی که خواننده خودش را در آن می‌بیند، منعکس کند.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
اگر شما در یک موقعیت سخت، در مکانی نامطلوب، با افرادی که بدخواهتان هستند گیر افتاده باشید و کسی به شما راه فراری موقت پیشنهاد دهد، چرا آن را نپذیرید؟ داستان‌های تخیلی فقط همین هستند؛ تخیلی که دری را باز می‌کند، نور خورشیدی که آن بیرون می‌تابد را نشان می‌دهد، جایی را به شما می‌دهد که در آن کنترل اوضاع را برعهده دارید، با افرادی هستید که می‌خواهید با آنان باشید (و کتاب‌ها مکان‌های واقعی هستند، فکری غیر از این اشتباه است) و از آن مهم‌تر، در طول فرارتان، کتاب‌ها می‌توانند اطلاعتی درباره‌ی دنیا و دشواری‌هایتان به شما بدهند، به شما سلاح می‌دهند، به شما زره می‌دهند؛ چیزهای واقعی که می‌توانید با خودتان به زندانتان برگردانید. مهارت‌ها و دانش و ابزاری که می‌توانید برای فرار از واقعیت از آن‌ها استفاده کنید.

به قول جی‌. آر. آر تالکین، تنها کسانی که از فرار کردن هراسانند، زندان‌بان‌ها هستند.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
ولی شاید مطمئن‌ترین روش برای از بین بردن جوانه‌ی عشق به خواندن، قطع کامل دسترسی به کتاب‌ها باشد و هیچ مانع در برابر این خطر بهتر از کتاب‌خانه نیست – آن مکان مقدسی که ثُرو یک بار با عنوان «دشت باشکوه کتاب» آن را ستود. (بیل مویرز در پیش‌گفتار نامه‌ای عاشقانه‌ی تصویری به کتاب‌خانه‌ها نوشته بود: «وقتی کتاب‌خانه‌ای باز است، فارغ از شکل و اندازه‌اش، راه دموکراسی هم باز است.») گیمن از نقش سازنده‌ی کتاب‌خانه در زندگی خودش اینگونه تعریف می‌کند:
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
من خوش‌شانس بودم. وقتی بزرگ می‌شدم یک کتاب‌خانه‌ی عالی در محله‌مان بود. از آن نوع پدر مادرهایی داشتم که در تعطیلات تابستانی‌ام، می‌شد قانعشان کنم سر راهشان به محل کار مرا به کتاب‌خانه برسانند، از آن نوع کتاب‌دارهایی آنجا بودند که اهمیت نمی‌دادند اگر پسر بچه‌ای تنها هر روز صبح به بخش کتاب‌خانه‌ی کودکان بیاید و در میان فهرست برگه‌ها دنبال کتاب‌هایی که اشباح یا جادو یا موشک داشتند بگردد، یا بدنبال خون‌آشام‌ها یا کارآگاهان یا جادوگران یا عجایب باشد. وقتی که من کارم با خواندن کتاب‌خانه‌ی کودکان تمام شد، رفتم سراغ کتاب‌های بزرگسالان.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
آن‌ها کتاب‌دارهای خوبی بودند. کتاب‌ها را دوست داشتند و دوست داشتند که کتاب‌ها خوانده شوند. به من یاد دادند چطور از طریق وام بین کتاب‌خانه‌ای، از کتاب‌خانه‌های دیگر، کتاب سفارش بدهم. نسبت به هیچ کدام از کتاب‌هایی که می‌خواندم رفتار بدی نداشتند. بنظر می‌آمد فقط خوششان آمده که این پسر کوچولو با چشم‌های گشاد عاشق خواندن است و راجع به کتاب‌هایی که می‌خواندم با من حرف می‌زدند، برایم کتاب‌های دیگر آن مجموعه را پیدا می‌کردند، آن‌ها کمکم می‌کردند. با من به عنوان یک نفر دیگری که کتاب‌خوان است رفتار می‌کردند – نه کمتر، نه بیشتر – که یعنی برخوردشان با من همراه با احترام بود. به عنوان پسر بچه‌ای هشت ساله عادت نداشتم که با من با احترام برخورد شود.

‌کتاب‌خانه‌ها در باب آزادی هستند. آزادی برای خواندن، آزادی ایده‌ها، آزادی برقراری ارتباط. کتاب‌خانه‌ها در باب تحصیل علم هستند (که فرآیندی نیست که با ترک مدرسه یا دانشگاه متوقف شود)، درباره‌ی سرگرمی، ساختن فضاهای امن، و درباره‌ی دسترسی به اطلاعاتند.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
نزدیک به یک قرن از بیانیه‌ی باشکوه هرمان هس درباره‌ی اینکه چرا هرچقدر هم که تکنولوژی پیشرفت کند، کتاب هرگز جادویش را از دست نمی‌دهد، می‌گذرد و نیل گیمن به منظور شکل دادن باورش به این‌که کتاب‌ها در عصر پرده‌ی سینما و صفحات تلویزیونی و حتی شاید بعد از آن‌ها هم دوام می‌آورند، استعاره‌ی یکی از پیش‌کسوتانش را به عاریت می‌گیرد:
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
همانطور که داگلاس آدامز بیش از بیست سال پیش، قبل از ظهور کیندل به من گفت، کتاب فیزیکی مثل کوسه‌ست. کوسه‌ها پیر هستند: قبل از دایناسورها هم، کوسه‌ها در اقیانوس‌ها بودند. و دلیل اینکه آن‌ها هنوز هم هستند این است که کوسه‌ها بهتر از هر چیز دیگری کارشان در کوسه بودن خوب است. کتاب‌های فیزیکی سرسخت هستند، نابود کردنشان دشوار است، در برابر حمام و خیس شدن مقاومند، با نور خورشید کار می‌کنند، وقتی آن‌ها را در دست می‌گیرید حس خوبی دارند؛ کارشان در کتاب بودن خوب است و همیشه جایی برایشان وجود خواهد داشت.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,201
9,226
مدال‌ها
7
ولی گیمن حواسش جمع است که پیام اصلی در واسطه‌ی پیام گم نشود – چیزی که اهمیت دارد خواندن است، و واسطه‌ی خواندن بی‌اهمیت:

ما به کتاب‌خانه‌ها نیاز داریم. به کتاب‌ها نیاز داریم. به شهروندان با سواد نیاز داریم. برایم مهم نیست – باور هم ندارم که اهمیتی داشته باشد – که این کتاب‌ها کاغذی باشند یا دیجیتالی، که شما دارید آن‌ها را روی کاغذ چاپی می‌خوانید یا روی صفحه‌ی نمایش. محتواست که اهمیت دارد. ولی خود کتاب هم فی‌ النفسه محتواست و مهم است.
 
بالا پایین