جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار نیما یوشیج

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط Mr. Sarmast با نام نیما یوشیج ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 562 بازدید, 38 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع نیما یوشیج
نویسنده موضوع Mr. Sarmast
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

AsAl°

سطح
1
 
کپیست انجمن
کپیست انجمن
Feb
2,815
11,078
مدال‌ها
4
سبزه ها در بهار می رقصند،
من در کنار تو به آرامش می رسم
و آنجا که هیچ ک.س به یاد ما نیست
تو را عاشقانه می بوسم
تا با گرمی نفسهایم، به لبانت جان دهم
و با گرمی نفسهایت، جانی دوباره گیرم.
دوستت دارم،
با همه هستی خود، ای همه هستی من
و هزاران بار خواهم گفت:
دوستت دارم را …
 

AsAl°

سطح
1
 
کپیست انجمن
کپیست انجمن
Feb
2,815
11,078
مدال‌ها
4
من ندانم با که گویم شرح درد

قصه رنگ پریده، خون سَرد

هرکه با من همره و پیمانه شد

عاقبت شیدا دل و دیوانه شد

قصه‌ام عشاق را دلخون کند

عاقبت خواننده را مجنون کند

آتش عشق ست و گیرد در کسی

کاو، ز سوز عشق می‌سوزد بسی…
 

AsAl°

سطح
1
 
کپیست انجمن
کپیست انجمن
Feb
2,815
11,078
مدال‌ها
4
شب همه شب شکسته خواب به چشمم
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیم زنده ز دور
هم عنان گشته هم زبان هستم
جاده اما ز همه ک.س خالی است
ریخته بر سر آوار آوار
این منم مانده به زندان شب تیره که باز
شب همه شب
گوش بر زنگ کاروانستم
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
شِکوه‌ها را بِنه، خیز و بنگر
که چگونه زمستان سرآمد
جنگل و کوه در رستخیز است
عالم از تیره‌رویی درآمد

چهره بُگشاد و چون برق خندید

توده‌ی برف بشکافت از هم
قلّه‌ی کوه شد یک‌سر اَبلق
مرد چوپان درآمد ز دخمه
خنده زد شادمان و موفّق

که دگر وقت سبزه‌چرانی‌ست

عاشقا! خیز، کآمد بهاران
چشمه‌ی کوچک از کوه جوشید
گل به صحرا درآمد چو آتش
رود تیره چو توفان خروشید

دشت از گل شده هفت‌رنگه

آن پرنده پی لانه‌سازی
بر سر شاخه‌ها می‌سراید
خار و خاشاک دارد به منقار
شاخه‌ی سبز هر لحظه زاید

بچّگانی همه خُرد و زیبا

آفتاب طلایی بتابد
بر سر ژاله‌ی صبحگاهی
ژاله‌ها دانه دانه درخشند
همچو الماس و در آب، ماهی

بر سر موج‌ها زد معلّق

تو هم ای بینوا! شاد بخْرام
که ز هر سو نشاطِ بهار است
که به هرجا زمانه به رقص است
تا به کِی دیده‌ات اشکبار است؟

بوسه‌ای زن که دوران رونده‌ست

دورِ گردون گذشته ز خاطر
روی دامان این کوه بنگر
برّه‌های سفید و سیه را
نغمه‌ی زنگ‌ها را که یک‌سر

چون دل عاشق آواز خوانند...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
هست شب
-یک شب دَم‌کرده- و خاک
رنگِ رخ باخته‌است

باد، نوباوه‌ی کوه، از برِ کوه
سوی من تاخته‌است

هست شب
همچو ورم‌کرده تنی، گرم در اِستاده هوا
هم از این‌روست نمی‌بیند اگر گمشده‌ای راهش را

با تنش گرم، بیابان دراز
مرده را مانَد در گورش تنگ
به دلِ سوخته‌ی من مانَد
به تنم خسته که می‌سوزد از هیبت تب!

هست شب
آری، شب...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
به تو که می‌رسم، مکث می‌کنم،
انگار در زیبایی‌ات چیزی جا گذاشته‌ام،
مثلا در صدایت آرامش،
یا در چشم‌هایت زندگی...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
سبزه ها در بهار می رقصند،
من در کنار تو به آرامش می رسم
و آنجا که هیچ ک.س به یاد ما نیست
تو را عاشقانه می بوسم
تا با گرمی نفسهایم، به لبانت جان دهم
و با گرمی نفسهایت، جانی دوباره گیرم.
دوستت دارم،
با همه هستی خود، ای همه هستی من
و هزاران بار خواهم گفت:
دوستت دارم را …
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
من ندانم با که گویم شرح درد

قصه رنگ پریده، خون سَرد

هرکه با من همره و پیمانه شد

عاقبت شیدا دل و دیوانه شد

قصه‌ام عشاق را دلخون کند

عاقبت خواننده را مجنون کند

آتش عشق ست و گیرد در کسی

کاو، ز سوز عشق می‌سوزد بسی…
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
شب همه شب شکسته خواب به چشمم
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیم زنده ز دور
هم عنان گشته هم زبان هستم
جاده اما ز همه ک.س خالی است
ریخته بر سر آوار آوار
این منم مانده به زندان شب تیره که باز
شب همه شب
گوش بر زنگ کاروانستم
 
بالا پایین