اما جدی چه روزهایی بود
دوران حکومتم رو میگم (هرچند الان رنگ نداشته هم حکومت می‌کنم😌😎)
توضیح: لیست کامل نیست در نمایه موهای سرم را نکنید که اسم من کو باتچکر
حدیثی که تاپیک پروفایل سالاد می‌زد
@حسام
فاطمه ای که جواب پیام‌ها رو نمی‌داد اما به حدی از بصیرت رسیده بود شصت‌تا شصت‌تا ارسالی می‌فرستاد
@fatemeh bano
سلینی که یهو اومد استعفا داد و من مظلوم فکر کردم برای مدرسه‌ست و بعداً فهمیدم از ترس من فرار کرده تف بهش
@سلین
طرلانی که نمی‌دونم چرا در حدی ازم می‌ترسید وقتی باهاش حرف می‌زدم شات پیاممو می‌فرستاد برای آتوسا تا بگه چطوری جوابمو بده و فکر می‌کرد من نمی‌بینم (نتونستم تگ‌کنم بغض)
نیازی که تو شرایط بحرانی خواستم آیت‌الکرسی بخونه گفت بلد نیستم گفتم حمدوتوحید گفت حال ندارم در آخر به صلوات بسنده کردم و فکر کنم همونم نصفه فرستاد زد بدبختمون کرد
@دیدار
پویانی که صدبار سر یه موضوع باهام بحث می‌کرد و برای موضوعی که کاملا آشکار بود صدتا سوال حقوقی می‌پرسید و آخرش هم کاری رو می‌کرد که خودش میخواست
@Puyannnn
فاطمه‌ای که شونصدتا خصوصی باهام زده بود و هر خصوصی مخصوص یکی از سوالا و گیر و گورهاش بود هر چقدر التماس می‌کرد بشر نکن نمی‌فهمید (از اسم عوض کردناش که کاملا صرف‌نظر می‌کنم)
@پرهام
نهال مظلومی که تالار نقد و رمان باهم رو سرش خراب شده بود و آخرش نشد اموزشات نقد رو کامل تحویل بدیم و وقتی جدی میشدم جوابمو نمی داد نمی‌دونم چرا
@نهال رادان
و در آخر خیلی خوشحالم که اون روزا تموم شدن و نه من رنگ دارم و نه شما
اگه فکر کردین دلم براتون تنگ شده کاملا در اشتباهید:/
متن رو نوشتم تا فقط یه لحظه هممون روزای تاریک اون موقع جلوی چشممون بیاد و بابت الان خدارو شکر کنیم 😑👌
رحم الله توفیق
