جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {هورِ فروزان چشمانت} اثر •شکوفه‌ی انار کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط hanieh. با نام {هورِ فروزان چشمانت} اثر •شکوفه‌ی انار کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 669 بازدید, 14 پاسخ و 12 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {هورِ فروزان چشمانت} اثر •شکوفه‌ی انار کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع hanieh.
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DLNZ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

hanieh.

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
10
94
مدال‌ها
2
اگر دلت را به پروانه‌ی دلربا‌تری ببازی من چه کنم؟! این دل احساساتش‌ از صفر به صد رسیده‌ است؛ اگر روزی آن را رها کنی این صددرصد عشق را به چه کسی هدیه کنم؟ آن‌گاه نه باغِ خرمنی از گیسوان کوتاه‌ات است و نه چاله‌ای شيرين که همراه با تبسم‌های هم‌چو بهاری‌ات آشکار می‌شود! اگر روزی روح و روانت من نبودم و به چشمت نیامدم خواهم مرد. مرده‌ای می‌شوم که بودنش ضروری نیست و بودنش افسردگی‌ست... .
 
آخرین ویرایش:

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار رمان
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,798
15,544
مدال‌ها
6
جانان من، اکنون به مرغوبیت خواهانِ هورِ فروزان چشمانِ بی‌سودایت هستم. می‌شود لحظه‌ی مرا به آغوش گرم مرحمت‌هایت فرا بخوانی؟ می‌شود لحظه‌ای بی‌آنکه بدانی‌ چه‌می‌گویی، بگویی«دوست دارم نازنینم»؟ قلب مرا می‌شود‌هایی لبریز کرده که به عشق تو رقابتی جنون انگیز با مغز سرگشته برپا کرده است، بس نیست این همه لیلا شدن برای توی؟ می‌شود سر بر روی شانه‌هایت بگذارم و به خیال بافی بپردازم و تو درحالی که غرق در عشق‌مان هستی بگویی«خیال بافی نکن جانانم»؟
 

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار رمان
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,798
15,544
مدال‌ها
6
گاهی در خلوت افکار خود می‌گویم، خیال بافی؟ اصلا ای هورِ فروزان چشمانم، تو می‌دانی خود یک خیال در اعماق خواب‌هایم بیش نیستی؟ مرا مگر ندیده‌ای با خیالت سلامت و سرخوش سر به بالینِ بی‌خبری می‌گذارم تا در خواب‌هایم شاید تو را بببینم؟ اصلاً دیده‌ای افکار من خلوت شود؟ من در همین حالت و ذهنی پریشان در میان افکار شلوغ، جایی کنج کرده‌ام و با رویای بودن با تو خلوت کرده‌ام و در حالت ناباورانه می‌گویم افکارم خلوت است!
 

~Fateme.h~

سطح
5
 
مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار رمان
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,798
15,544
مدال‌ها
6
مگر چاره‌ای جز سازگاری برای این دل است؟ دل که رنجیده شود حیران زده و دچار به دو گوی فروزانِ دلربا می‌شود که چاره‌ای جز خیال‌بافی در خواب‌هایی که همچون پرندگان مهاجر است نداری... .
آنگاه که چاره‌ات چیزی جز خیال بافی نیست، آرزومند یک رویای کوتاه با معشوقه‌ی سر به هوا می‌شوی که داشتنش از یک کابوسِ وهم‌آور هم ترسناک‌تر است!
 

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
May
3,428
13,043
مدال‌ها
17
«نویسنده تایپ این اثر را موکول کرده»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.
[کادر مدیریت بخش ادبیات]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین