[ وداع آپولون ] اثر « زهرا غلامی کاربر انجمن رمان بوک»

[YAMUR]

وَٱلقَلَمِ وَمَا يَسطُرُونَ

عنوان: وداع آپولون
ژانر: تراژدی
به‌قلمِ: زهرا غلامی
ویراستار: @سپید

دیباچه:
- چرا منو فراموش نمی‌کنی؟
+ آدم مگه می‌تونه اولین نور وسط ظلمات زندگیش رو فراموش کنه؟! ​

 

[YAMUR]

+ وقتی به یه‌نفر می‌گیم دوست دارم، یعنی چی؟
- یعنی دلم و سرم و تنم از الان دیگه مال تو.
+ اما تو هرگز به من نگفتی دوست دارم. ​

 

[YAMUR]

+ چرا هرگز به من نگفتی دوستت دارم؟!
- ترسیدم.
+ از چی؟!
- از اینکه بمیرم و تو مجبور باشی تا آخر عمر با یه گلوله توی قلبت زنده بمونی. ​

 

[YAMUR]

+ می‌ترسم.
- از چی می‌ترسی؟
+نمی‌دونم، فقط بغلم کن.
​

 

[YAMUR]

+ اگه یه روزی تو نباشی من می‌میرم.
- بهتره زندگی کردن رو یاد بگیری.
+ چرا؟
- چون من همین الانش هم نیستم. ​

 

[YAMUR]

+ موهام درد می‌کنه.
- موهات؟!
+ آره، موهام.
- مگه مو هم درد می‌گیره؟!
+ اگه دستای تو نوازششون نکنه، آره!
​

 

[YAMUR]

+ ازت یه درخواست دارم.
- جانم؟
+ اگه من مردم جنازه‌ام رو به دست آب بسپار.
- این چه حرفیه که... .
+ فقط کاری که گفتم رو انجام بده.
- چرا؟
+ چون فقط آب می‌تونه دل خون زده‌ام رو چندین و چند بار غسل بده.
​

 

[YAMUR]

+ به نظرت عشق سیاهه یا سفید؟
- به نظر تو چه رنگیه؟
+ من که میگم سفیده، درست مثل بالِ یه کبوتر.
- اما به نظر من قرمزه.
+ قرمز؟!
- آره.
+ حالا چرا قرمز؟!
- چون عشق بوی خون میده،
بوی خونریزی ابدی تک‌‌ به تک رگ‌های قلب و مغز رو میده.
​

 

[YAMUR]

+ من به زودی می‌میرم.
- از کجا می‌دونی؟!
+ از اون‌جایی که دیگه بغلم نمی‌کنی.
​

 

[YAMUR]

+ از کجا بفهمم دوستم داره؟!
- خوشحالت می‌کنه؟
+ نه.
- موهاتو نوازش می‌کنه؟
+ نه.
- به جزئیات ریزت توجه می‌کنه؟
+ نه.
- باهات درد و دل کرده؟
+ نه.
- خوراکی مورد علاقه، موسیقی مورد علاقه، شکلات مورد علاقه، کلاً چیزای مورد علاقه‌ات رو می‌دونه؟!
+ نه.
- بهت گفته دوستت دارم، برات راه به راه کادو و گل می‌گیره؟!
+ آره، هزار بار.
- دوست نداره!​