آموزشی ویژگی‌های اوج داستان

[Tara Motlagh]

ژانر خود را به خاطر بسپارید. جزییات نقطه اوج داستان شما به عناصر آن بستگی دارد اما ژانر داستان همیشه مشخص می‌کند که آیا نقطه اوج برای کاراکترها ختم به خیر خواهد شد یا نه. رمانهای عاشقانه پایانی شاد دارند در حالیکه تراژدی‌ها غمگین به پایان می‌رسند.

 

[Tara Motlagh]

ضد اوج

در مقابل نقطه‌ی اوج، ضد اوج قرار دارد. ضد اوج احتمالاً به‌اندازه‌ی خود نقطه‌ی اوج قدمت دارد. ضد اوج موقعی اتفاق می‌افتد که زمینه برای یک نقطه‌ی اوج فراهم شده (مثل نبردی که قرار است برنده‌ی نهایی یک کشمکش طولانی را مشخص کند)، حس تعلیق ایجاد شده توسط آن بسیار هیجان‌انگیز است و کاسه‌ی صبر بیننده/خواننده را لبریز کرده…

 

[Tara Motlagh]

اما قهرمان شخصیت بد را با یک ضربه می‌کشد، او خودبه‌خود می‌میرد یا یک نفر مثل اجل معلق ظاهر می‌شود و قبل از این‌که قهرمان بتواند کاری انجام دهد، او را از بین می‌برد. به چنین موقعیتی که در بسیاری از موارد مثل آب سردی است که روی سر مخاطب ریخته می‌شود، ضد اوج گفته می‌شود.

 

[Tara Motlagh]

ضد اوج همیشه با آگاهی قبلی و با برنامه ریزی اتفاق ‌نمی‌افتد. هنگامی که دلیل استفاده از ضد اوج برای مخاطب کاملاً مشخص نباشد یا به صورت غیرعمد مورد استفاده قرار بگیرد، ممکن است گیج‌کننده باشد و مخاطب را نسبت به داستان دلسرد کند. به‌طور کلی باید با احتیاط از ضد اوج استفاده کرد، حتی در زمینه‌ی طنز که یکی از کاربردهای اصلی آن است.