جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی ویژگی‌های ژانر ترسناک در ادبیات داستانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش نقد توسط Tara Motlagh با نام ویژگی‌های ژانر ترسناک در ادبیات داستانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 265 بازدید, 38 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش نقد
نام موضوع ویژگی‌های ژانر ترسناک در ادبیات داستانی
نویسنده موضوع Tara Motlagh
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Tara Motlagh
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
با پیشرفت داستان می‌توانید چند زیرشاخه را با هم ترکیب کنید. به عنوان مثال ممکن است با حس هیجان‌انگیز ترسناک روان‌شناختی شروع کنید، سپس به زیرمتن‌های گوتیک وارد شوید و در نهایت به وحشت مطلق وارد شوید.
اما مهم نیست با چه نوع داستانی کار می‌کنید، این داستان باید برای خواننده – و خود شما! – عمیقا تاثیرگذار باشد. همانطور که هریسون دمچیک، ویراستار، می‌گوید: «اگر با نوشته‌های خودتان می‌ترسید، معمولا نشانه‌ی خوبی است از اینکه دارید روی موضوع درستی کار می‌کنید.»
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
۳. بگذارید خواننده خطر را حس کند

برای اینکه خواننده‌ی شما واقعا از داستان ترسناک‌تان هیجان‌زده شود، باید او را از خطری که شخصیت‌ها با آن مواجه هستند، آگاه کنید.
مشکل اصلی، انگیزه‌ی شخصیت‌هایتان و چیزی که در صورت شکست از دست می‌دهند را به ‌وضوح مشخص کنید. این خطرات و انگیزه‌ها می‌توانند شامل موارد زیر باشند:
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
• بقا:
ابتدایی‌ترین هدف شخصیت‌ها در هر داستان ترسناکی، زنده ماندن است. با این حال، این هدف می‌تواند پیچیدگی‌هایی داشته باشد. شاید هدف آن‌ها فقط زنده ماندن نباشد، بلکه در عین حال شکست دادن دشمن قاتل‌شان باشد – چه یک شخص دیگر، یک روح شرور و یا حتی خودشان، در سناریویی شبیه جکیل و هاید.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
• محافظت از عزیزان: هر چه شخصیت اصلی افراد بیشتری برای محافظت داشته باشد، خطر و هیجان داستان بالاتر می‌رود. بسیاری از داستان‌های ترسناک با تهدید به مرگ، نه برای شخصیت اصلی، بلکه برای یکی یا چند نفر از عزیزان او اوج می‌گیرند (مانند «شبح اپرا» یا «اژدهای سرخ»).
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
• حل رازهای حل نشده: زیرا برخی از داستان‌های ترسناک درباره‌ی فرار از خطر در زمان حال نیستند، بلکه درباره‌ی کشف وحشت‌های گذشته هستند. این موضوع به خصوص در زیرشاخه‌هایی مانند «وحشت کیهانی» که به رازهای بزرگ جهان هستی و اغلب با تاریخ باستان سروکار دارند، صادق است.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
همان‌طور که در مورد فضا هم گفتیم، شما همیشه می‌توانید انواع مختلفی از خطرات را با هم ترکیب کنید. برای مثال، شخصیت شما ممکن است در حال تلاش برای حل یک سری قتل‌های مرموز باشد که سال‌ها پیش اتفاق افتاده است، اما ناگهان متوجه می‌شود که خودش هدف بعدی است!
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
مهم‌ترین نکته‌ای که باید درباره‌ی داستان‌های ترسناک به خاطر بسپارید این است که خطرات ساده و مستقیم، معمولا تأثیرگذارتر هستند.
چاک وندیک، درباره‌ی دستورالعمل عالی‌اش برای نوشتن داستان ترسناک می‌گوید: «بگذارید خطرات ساده، محکم به جناغ سی*ن*ه فرو بروند.»
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
۴. تعلیق را با زاویه‌ی دید شخصیت‌ها بسازید

برای اینکه خواننده‌ی شما با شخصیت اصلی هم‌ذات‌پنداری کند، باید زمانی که خطر بالا می‌گیرد، ضربان قلب خودش را هم تندتر احساس کند. این هم‌ذات‌پنداری با استفاده از زاویه‌ی دید اول شخص یا سوم شخص محدود قابل دستیابی است. (هنگام نوشتن داستان ترسناک، بهتر است از زاویه‌ی دید سوم شخص دانای کل اجتناب کنید، زیرا این زاویه دید می‌تواند خواننده را از داستان دور کند و میزان علاقه او را کم کند.)

در ادامه این مقاله به دو زاویه‌ی دید اصلی که باید در نظر بگیرید، می‌پردازیم.
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
۱. زاویه‌ی دید اول شخص

برای دیدن یک نمونه‌ی عالی از روایت اول شخص در ژانر وحشت، کافی‌ست به داستان «قلب رازگو» اثر ادگار آلن پو نگاه کنید. بسیاری از داستان‌های پو شامل راویان اول شخص دیوانه (گربه‌ی سیاه، انبار امونتیلادو) هستند، اما هیچ‌کدام به اندازه‌ی این داستان بدنام نیستند، داستانی که در آن شخصیت اصلی برای به قتل رساندن هم‌اتاقی پیرش وسوسه می‌شود. به استفاده‌ی تکان‌دهنده‌ی پو از زاویه‌ی دید اول شخص از همان خطوط ابتدایی داستان توجه کنید:
 
موضوع نویسنده

Tara Motlagh

سطح
6
 
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Dec
7,527
44,396
مدال‌ها
7
«درسته! بله، من مریض بوده‌ام، خیلی مریض. اما چرا می‌گویید که کنترل ذهنم را از دست داده‌ام، چرا می‌گویید دیوانه‌ام؟ آیا نمی‌بینید که ذهن من کاملا تحت کنترل است؟ در واقع، بیماری فقط باعث شد ذهنم، احساساتم و حواس پنج‌گانه‌ام قوی‌تر شوند... می‌توانستم صداهایی را بشنوم که قبلا هرگز نشنیده بودم. صداهایی از بهشت می‌شنیدم؛ و صداهایی از جهنم!»
 
بالا پایین