3- مهار انگیزه ها: باید در نقد انگیزه های خود را در مورد افراد کنترل کنیم. البته کشف انگیزه های افراد بسیار مشکل است، اما خود ناقد باید مراقب باشد که در نقد چه انگیزه ای دارد؟ آیا به دنبال رفع نقطه ضعف فرد است یا به دنبال از بین بردن شخصیت او؟ به تعبیر قرآن کریم:پ
( بل الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره) بلکه انسان خویشتن خویش را نیک می شناسد، هر چند به زبان عذرها آورد.) قیامت، آیه 14 و 15. در تاریخ فراوان افرادی را داریم که با انگیزه هایی نادرست دست خود را به نقادی دیگران آلوده اند، اما با افراط ورزیهای خود، بدون بهره چندانی به سزای عمل خود رسیده اند.به عنوان مثال ؛ در تاریخ ادبیات یونان از ناقدی به نام زوئیلوس نام می برند که ناجوانمردانه به نقد اشعار هومر، شاعر بزرگ باستانی یونان می پرداخت و در این راه هیچ پروایی نداشت. این بی محابایی در نقد و در نظر نگرفتن اصول و ضوابط مقبول در نقد ادبی، پیامد شومی را برای او در پی داشت. به روایتی بطلمیوس فیلادلف به همین جرم او را به قتل رساند ، اما در روایتی دیگر، او خود را از بیم نفرت مردم به دریا افکند و کشته شد.
استاد عبدلحسین زرین کوب در این مورد می گوید

انتقادهایی که زوئیلوس بر هومر وارد می کرد، چنان سخت و تند و زننده بود که موجب نفرت و انزجار عامه گشت؛ سخنانش را چون تازیانه و صاعقه ای که بر سر هومر فرود آید، تلقی کردند و او را تازیانه هومر لقب دادند.) زرین کوب، عبدالحسین، نقد ادبی، ص 301.
در نقد باید حداقل جوانمردی، اخلاق و انصاف را در نظر داشت، که اگر این کار انجام نشود، ما با یک دغل و یک ناقد قلب سرو کار خواهیم داشت.