جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

ادبیات کهن چرا نثر کهن فارسی موسیقی دارد؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات کهن توسط Serenya با نام چرا نثر کهن فارسی موسیقی دارد؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 114 بازدید, 26 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات کهن
نام موضوع چرا نثر کهن فارسی موسیقی دارد؟
نویسنده موضوع Serenya
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Serenya
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
اگر یک پاراگراف از گلستان سعدی، کلیله و دمنه یا تاریخ بیهقی را با صدای بلند بخوانی، بی‌آنکه معنایش را بفهمی، باز هم آهنگی در گوش می‌پیچد.
نه وزن عروضی دارد، نه قافیه، اما «می‌نوازد».
این همان چیزی‌ست که از آن به موسیقی نثر فارسی یاد می‌شود — موسیقی‌ای نه از جنس شعر، بلکه از جنس زبان و جان.
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
🪶 ۱. واژگان نرم و خوش‌آهنگ فارسی
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
ریشه‌ی اصلی موسیقی در نثر فارسی، خود واژگان آن است.
زبان فارسی واژه‌هایی دارد که به‌طور طبیعی دارای هجاهای باز، صداهای کشیده و آهنگ‌های متعادل‌اند.
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
مثل:
«دریا»، «نسیم»، «آفتاب»، «شبنم»، «روشنی»، «بهار».
حتی وقتی در جمله می‌آیند، نرمی و کشش‌شان نوعی ریتم درونی ایجاد می‌کند:
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
چون بهار درآمد، دشت و دمن آراسته شد و نسیم جان‌فزا بر چمن گذر کرد.»

در این جمله از گلستان، هم‌نشینی آواهای نرم (مثل «آ»، «ن»، «م») و تکرار واکه‌ها باعث شده گوش ناخودآگاه لذت ببرد، بی‌آنکه نیاز به وزن عروضی باشد.
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
🌾 ۲. آهنگ جمله‌ها و توازن نحوی
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
نثر کهن فارسی غالباً آهنگ نحوی متوازن دارد.
یعنی جمله‌ها نه خیلی کوتاه و بریده‌اند و نه بی‌نظم و پراکنده.
نویسنده‌ها جملات را مثل بیت‌های منظم می‌چینند تا جمله‌ها از نظر طول و صدا با هم هم‌آهنگ شوند.
مثلاً در نثر سعدی:
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
«منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.»
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
این جمله دقیقاً بر پایه‌ی توازن نحوی ساخته شده:
عبارت اول و دوم ساختاری مشابه دارند (فعل + مضاف‌الیه + صفت + متمم).
وقتی با صدا بخوانی، حس می‌کنی جمله دارد بالا و پایین می‌رود — مثل موج.
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
۳. تکرار و موازنه‌ی آوایی
 
بالا پایین