جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

ادبیات کهن چرا نثر کهن فارسی موسیقی دارد؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات کهن توسط Serenya با نام چرا نثر کهن فارسی موسیقی دارد؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 105 بازدید, 26 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات کهن
نام موضوع چرا نثر کهن فارسی موسیقی دارد؟
نویسنده موضوع Serenya
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Serenya
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
سعدی، نصرالله منشی و بیهقی استاد این بخش‌اند.
آن‌ها با تکرار هوشمندانه‌ی صداها و حروف، نوعی هم‌آوایی در نثرشان می‌سازند که ناخودآگاه گوش را می‌نوازد.
مثلاً در کلیله و دمنه می‌خوانیم:
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
چون پادشاه را از احوال رعیت خبر نباشد، کار مملکت از نظام بیرون شود.»

در این جمله، تکرار «ش»، «ر»، و «ن» نوعی وزن پنهان ساخته.
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
یا در تاریخ بیهقی:

«چنین مردی را به خدمت خویش چرا باید داشت؟»

آوای «چ» و «ش» در آغاز و پایان جمله نوعی قوس صوتی می‌سازد که یادآور آهنگ شعر است.
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
۴. موسیقی معنوی (ریتم اندیشه)
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
موسیقی نثر فقط از صدا نیست، از جریان معنا هم می‌آید.
در متون کهن، معناها به‌صورت تدریجی، موج‌وار، و با کشش عاطفی بیان می‌شوند.
مثل نثر عرفانی کشف‌المحجوب یا مرصادالعباد که اندیشه از دل جمله‌ای به جمله‌ی بعد می‌لغزد.
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
دل، آیینه‌ای‌ست که اگر زنگ گناه از او بشویی، نقش دوست در او پدیدار شود.»
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
در این جمله، ریتم معنا مثل شعر پیش می‌رود:
زنگ گناه → شستن → آشکار شدن نقش دوست.
حرکت درونی معنا، خود یک موسیقی ذهنی می‌سازد.
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
🪔 ۵. واج‌آرایی، سجع و جناس
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
ادبیات فارسی در نثرهای فنی و هنری (مثل نثر مرسل یا فنی قرون ششم و هفتم) پر از آرایه‌هایی‌ست که موسیقی می‌سازند.
 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,147
مدال‌ها
5
مهم‌ترین‌شان:

سجع: هماهنگی پایانی جمله‌ها، مثل قافیه در نثر.
مثال از گلستان:

«بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند.»
(هرچند این شعر است، اما سعدی در نثرش هم از چنین موسیقی‌ای استفاده می‌کند:
«نیکی کن و در آب انداز که روزی به وقتش برآید.»)
 
بالا پایین